ژارگون! به معنای دشوارگویی!
تا مدتها این واژه را فقط در متون فلسفی میدیدم؛ اما ظاهراً بهتازگی برخی دوستان جوان حقوقی نیز این واژه به مذاقشان خوش آمده و بهجا و نا بهجا آن را مزه مزه میکنند و مخاطب بیچاره را دچار احساس بدبختی و بیسوادی.
از ین وجه دغل کارانه و مغلق زبان حقوق و فلسفه بيزارم! هرچند خود نيز گاهي در دامش میافتم.
جايي خوانده بودم، غرور فلسفي بدترين غروري است كه وجود دارد؛ اما من فكر میکنم غرور حقوقي بدترين نوع است. اصلاً يك بيماري واگیردار است. دستکم كسي كه درگير غرور فلسفي میشود به سبب فكر كردن دچار غرور میشود؛ اما مغرور حقوقي ازآنجاکه چند برابر آنچه واقعاً فكر كند، حرف ميزند و بخش عمدهای از حرفهایش هم سفسطه بافي و لفاظی است؛ پس غرورش بدتر است.
راستی غرور دانا ناپسندتر است یا نادان؟
او که غرورش توجیهی دارد یا آنکه هیچ سنخیتی با غرور ندارد
اصلاً غرور یعنی چه؟
7 پاسخ
به نظرم استفاده از کلمه “ژارگون” برای گوینده هم بسیار ژارگون هست. :))
😂😂😂
کلا غرور دوست ندارم به نظرم یه جور فریبه یه جور گول زدن خود آدم
نمیدونم چی جوری بگم یا بنویسم ولی کلا دوسش ندارم
موافقم؛ ولی خب آدم نمیدونه کی دچارش میشه. ممکنه همیشه یه جایی در کمینت باشه… غرورو میگم
👍👍👍
به نظرم غرور خودش نادانیه؛ بنابراین دانایی که دچار غرور میشه یک جورایی نادانه.. مگر بی هوا و ناخواسته دچارش بشه..
همه مون یه جورایی درگیرش هستیم اما نمود ظاهریش از طرف بعضیامون آزار دهنده است. به نظرم این وظیفه نزدیک ترین کسانمونه که هر وقت از حد ضرورت فرا تر رفت، تلنگری بهمون بزنند.