نحن بحاجةٍ إلى شجاعة الحذف.. حذف التفاصيل، حذف الماضي، حذف الرّسائل، حذف الأصوات، حذف الحنين، وحذف بعض الأشخاصِ أيضاً. ما نیازمندِ شجاعتِ حذف‌کردن هستیم.. حذف
آزادی ما از سفرکردن هایمان معلوم می‌شود کسی که دارایی اش را برای سفر خرج می‌کند در واقع دارد آزادی ذخیره می‌کند برای روزهای حسرت
آدم‌ها فکر می‌کنند؛ اگر یک بار دیگر متولد شوند، جور دیگری زندگی می‌کنند. شاد و خوشبخت و کم اشتباه خواهند بود. فکر می‌کنند می‌توانند همه‌چیز
… فقط می‌ترسم که فردا بمیرم و هنوز خودم را نشناخته باشم، زیر در طی تجربیات زندگی به این مطلب بر خوردم که چه ورطه‌ی
روزی ما دوباره كبوترهایمان را پیدا خواهیم كرد و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت روزی كه كمترین سرود بوسه است و هر انسان برای
با آفرینش انسان “اصل آغاز” وارد خود جهان شد… این در طبیعت آغاز است که چیز تازه‌ای آغازیدن می‌گیرد که نمی‌توان آن را از روی
جمهوری وجدان، شیموس هینی، مجموعه شعر، انتشارات سولار، ۱۳۹۴، ۱۴۴ صفحه. از شعر کایتی برای میخاییل کریستوفر … دوستم می‌گوید روح بشر به‌اندازه سنگینی نیزه‌ای
پیش از آن‌که تشخیص دهید دچار افسردگی هستید یا اعتماد به نفس پایینی دارید، اطمینان حاصل کنید که توسط یک مشت عوضی محاصره نشده‌اید! منسوب
تابستون سال ۲۰۰۷ آمال المثلوثی یه دختر بیست و پنج ساله تونسی با یه کاغذ زندگیش عوض شد. یه روز وقتی توی پایتخت تونس
دیروز داشتم کتاب داستان یک مبل رو برای آخرین بار می‌خوندم که دیگه بفرستم بره سفرش رو آغاز کنه که چشمم به این صفحه افتاد:
جهان ساخته شده‌است “تا” کتاب زیبایی نوشته شود. استفان مالارمه… (یادم نمیاد از کدوم کتاب یا کجا؟ فقط روی یکی از دفترام یادداشتش کرده بودم
“بهتر است آدم انگشت‌شمار طرفدار مشتاق داشته باشد تا انبوهی که فقط از کارش تعریف کنند؛ بهتر است ده‌ها نفر از دل و جان عاشق
