صوتی سایه: ۳۸
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: امروز کله صبح یه شاهکاری زدم توی اتاقم که تا ساعت هفت اتاقمو غیرقابل سکونت کرد.
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: امروز کله صبح یه شاهکاری زدم توی اتاقم که تا ساعت هفت اتاقمو غیرقابل سکونت کرد.
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: امروز صبح دوباره اون تا دوستام اومده بودند راجع به آتکه؟ عاتکه؟ حرف میزدند، آتکه
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: نقاشی بازی…فکر نمیکردم این قدر پیچیده باشه،بیخود نبود استادمون گفت از اون طرح آسونتره شروع
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: اونی که کنارش فلش زدم نقاشی منه. این هم گروه رفع اشکال کلاسمونه. هر
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن. امروز اگه قسمت سی و پنج متنی و صوتیشو بذارم که در واقع الان متنیشو
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن ۱: بازم چند تا سوتی داشتم: به جای اینکه بگم مثل اینکه راجع به
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: سوتی زیاد داشتم این قمست … صدای قطرههای آب دستشویی هم که اون وسط هست
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: دیروز از دیجی کالا دفتر نقاشی آبرنگ خریده بودم، خواستم جعبهشو بذارم بیرون، چشمم به این
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: نقاشیبازی… بیشتر تمرین تکنیکهای آبستره کردنه🙈. ببینین میخوام چه بلاهایی سر نقاشیاتون بیارم…😁😁 اینم از نزدیکترش
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: صحنهای که شادی روی سنگ قبر کاوه میرشاهی وامیسته و اسمشو میخونه و قصهی زندگیشو تصور
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن ۱: «انگار» برای اولین بار شادی را میبینم. توی ادیت یا خوندن «انگار»ش کات شده…
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن ۱: یه جا این جمله رو که بولد کردم، جا مونده یا موقع ادیت پاک شده…