اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram

صوتی سایه: ۳۷

۱۴۰۰-۱۲-۰۱

 

قسمت قبلی

متن داستان 

قسمت بعدی

 

پ ن: امروز صبح دوباره اون تا دوستام اومده بودند راجع به آتکه؟ عاتکه؟ حرف می‌زدند، آتکه هم داره از ایران می‌ره. داره می‌ره استانبول کار کنه!!

خوشا به غیرت مملکت‌دارامون که همه‌مون داریم نیروی کار می‌شیم واسه آباد کردن یک مملکت دیگه. احتمالاً صد بار تا حالا گفتم که دیدگاهم جهان‌وطن طوریه، ولی خب  اگه قرار به نظافت کردن خونه‌م باشه ترجیح میدم، خونه‌ی خودمو تمیز کنم تا دیگرانو!!

نقاشیم هنوز خیلی کار داره… آخرین مشق کلاس سیاه قلم رئال … بعدش می‌رم دوره‌ی هایپر رئال…

راستی دیروز لوازم مجسمه‌سازی هم گرفتم 😁، ولی بعدش با دکتر میرعابدینی کلاس مروری بر صد سال داستان‌نویسی ایران داشتم؛ نشد سیخ بزنم به سوخول وسایلی که خریدم.

وای وای وای … یکی از باسوادترین منتقدان ادبی ایرانه که از صمیم قلب دوسش دارم… همیشه عاشق قلمش بودم، ولی دیروز عاشق درس دادنش هم شدم…

آهاآآآآآآ یه نکته جالب و بسیار مهمی یاد گرفتم که لا اله الله!!! هر چی آدم بی‌سوادتره قانون و قاعده‌ش واسه هنر بیشتره!!!

  • هیچ بایدی در داستان‌نویسی وجود ندارد (جز سرگرم کنندگی و ساختن دنیایی که مخاطب (بی‌غرض!!) بتواند آن را احساس یا باور کند): هیچ بایدی در ادبی نوشتن گفتگوها و دیالوگ‌ها  وجود ندارد!!! مگر اینکه گفتگو با کانتکستی که در آن بیان می‌شود منطبق باشد!!

اولین باری که رمان خی خی رو دادم یه ویراستار نظر بده و ظرف یک ساعت!!! نخونده !!! اظهار نظر فرمودند این بود که :

  • خیلی محاوره ایه!!! جنبه ادبی نداره!!! داستان کنشمند نیست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

( بماند که داستانو واسه جنبه ادبی‌ش نمی‌نویسم؛ می‌نویسم چون عشق می‌کنم که بنویسم؛ شاید واسه همین هم نظرات ملت منو مثل خیلی از همکلاسی‌هام از ادامه کار دلسرد نمی‌کنه و کار خودمو می‌کنم)

ولی دیروز دکتر میرعابدینی می‌گفت: اگه چوبک قرار بود با زبان فخیم و فاخر داستانش رو بنویسه که چوبک نمی‌شد! بماند که خود اون زبون هم می‌شد یه وصله ناجور وسط متنی که ربطی به دیالوگ نداره!!

و دکتر پاینده هم در کتاب نقد ادبی اش تاکید می‌کنه واسه نقد یه اثر دست کم باید سه مرتبه اون اثر رو خوند.

این دوست ویراستارمون هم قرار بود نظرش رو به مدیر یک انتشارات راجع به کار من بگه و فقط نیم ساعت واسه رمانی که چهارصد و پنجاه صفحه آچاره وقت گذاشت و اظهار نظر کرد!!!!

ببخشید یهو داغ دلم تازه شد: منم که خر زود نسبت به خودم تردید کردم و گفتم: باشه، آره دیگه کار اولم بوده، یک ماهه نوشتمش، ارزش نداره…

حالا بعدش ماجراهایی پیش اومد که سر وقتش می‌نویسم و البته خوب شد که دادم چند تا منتقد و صاحب نظر واقعی! خوندنش و حالا وقتی بیاد بازار بر اساس نقد درست و حسابی اصلاح شده و میاد…

چقدر ور زدم!😁🙈

الان که می‌بینم چقدر این پیرمرده رو از سر باز کردم طفلی رو …

دسته‌بندی‌ها

.دسته ها

12 پاسخ

  1. سلام
    نظر شما در مورد کلاس های داستان نویسی چیست و اینکه آیا در روند نوشتن شما موثر و مفید بوده؟
    بی زحمت چند تا استاد خوب هم معرفی کنید و همچنین نحوه ثبت نام😅
    راستی به نظرم داستان خی خی واقعا جذاب بود و امیدوارم هر چه زودتر منتشر بشه تا بقیه هم با قلم شما آشنا بشن…🙏🙏

    1. سلام… مممم… یه کم سخته جواب این سوال… خب مفید بوده قطعا. تمرینها بخصوص که مثه اتود زدن نقاشیه و میتونم به جرئت بگم اکثریت قریب به اتفاق داستانهای کوتاه این سایت تمرین کلاس داستان نویسیه که بچه ها نمینوشتن ولی من جدی میگرفتم و مینوشتم… حتی اگه مزخرف از کار در می اومد … ولی خب راستش اینه که اگه بخواید نظرات همکلاسیهاتون رو و البته بعضی از اساتید نامحترم- بی ادب رو جدی بگیرید ممکنه مثه خیلیا دست از نوشتن بکشید… اگه همچین روحیه ای دارید هیچ کلاسی شرکت نکنید. چون کلاس معجزه ای نمیکنه… کار اصلی وقت گذاشتن ، مطالعه کردن و مجبور کردن خود به نوشتنه که همشون مستلزم تمرکز و وقت آزاده. همین… یکی از بهترین درسهایی که در یکی از کلاسها گرفتم این بود :
      قانون اول: بخونید ، بخونید ، بخونید، حالا سه برابرش بنویسید
      قانون دوم: آغاز داستان عل… قانون سوم : میانه داستان بل، قانون چهارم: گره افکنی جیمبل ، قانون پنجم و الی قانون دهم: حالا تمام قوانین جز قانون اول رو بشکنید!!

      اما اگه بخوام اسم ببرم : اول از همه کارگاه صد داستان آقای شاهین کلانتری استارت اصلی نوشتن بود: یه چالش خودتون با خودتون… نوشتن صد داستان در صد و پنجاه روز

      کارگاه های رمان، شخصیت پردازی رمان، داستان مدرن و پست مدرن، ژانر، نقد ادبی، روایت شناسی،نظریه دریافت، زیبایی شناختی و چهار دوره مبانی داستان نویسی شایدم شش دوره استاد گودرزی خیلی خیلی خیلی مفید بوده : هم از باب مطالب کلاس هم منابع معرفی شده در خود کلاس که تقریبا میتونم با قطعیت بگم ۹۹ درصد بچه های کلاس این منابع رو نمیخوندن…

      کلاسهای فیلمنامه نویسی آقای مهدی رضایی مفید بوده

      کارگاه اساطیر ایران و یونان مفید بوده: آقای امینی پور و نجفی

      کلاسهای الان آقای میرعابدینی مفیده:

      ولی به نظرم هیچ کدوم نه از باب خود نوشتن… چون دیدم بچه هایی رو که ده ساله واقعا ده ساله دارند این کلاسا رو شرکت میکنند و دریغ از یک خط نوشتن… من از یه جایی کلاس داستان نویسی رو ول کردم و فقط نوشتم…

      – کامنتم خودش یه پست شد!

  2. ای جانم به از سر باز کردن نقاشی پیرمرد😘😘 به نظرم که نقاشی شما هم قشنگی خودشو داره😍😍😍😍😍یکم ابروهاش پرتر بشه کاملا میشه خودش👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻
    به نظرم هیچوقت با نظر یک نفر که اصلا شاید متخصص هم نباشه نسبت به آثارتون تردید نداشته باشید، یادمه وقت خی‌خی چقدر به عنوان اولین داستان بلندتون هممون کیف کردیم😍😍😍😍😍 و استاد گودرزی هم این و تایید کردن 😍😍😍😍😍😍😍واقعا خی خی برای ما که خارق العاده بود😍😍😍😍😍😍 و خداروشکر که افراد متخصص و صاحب نظر هم اینو بهتون گفتن🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩اصلا هم ربطی به کار اول و یک ماهه نوشتن نداره یکی استعداد و تواناییشو داره یک ماهه یه داستان می‌نویسه میشه معرکه چرا که نه؟😍😍😍😍😍😍😍😍😍❤️❤️❤️❤️❤️وقتی چند ماهه ره چند ساله‌ی نقاشی و میرید، داستان که جای خود😊😊😊😊😍😍😍😍😍😍
    مثل ما که عاشق درس دادن شما بودیم و هستیم😍😍😍❤️❤️❤️یادمه بعد هر کلاس با شما با ذوق برای مامانم تعریف می‌کردم 😍😍😍😍😻😻😻😻

    1. هنوز هیچی 😁😁هم فرصت نکردم… هم هنوز جایی واسه کثافت کاریام پیدا نکردم 😁😁😁🤣🤣 آخه همه دم عید دارند خونه تکونی میکنند من میخونه رو منفحر کنم

  3. اي جان دلم 😍
    ميخواستم واسه اون بخش مهاجرت براتون چيزي بنويسم كه ايميلي مي گم❤️
    منتظرم ببينم نتيجه مجسمه سازي چي ميشه😅😍

    خي خي يكي از بهترين داستانهايي بوده كه خوندم اين همه خودتون رمان خوب ايراني و خارجي معرفي كردين ولي باور كنين براي من به عنوان يه خواننده عادي خي خي نشدن!! 😍😍😍😍😍 همين الان دلم تنگ شد واسش…
    خوشحالم كه كار خودتونو مي كنين😍😍😍 چون توي كارتون خيلي خوبين😍😍😍

  4. پیرمردی که کشیدین خیلی دوست داشتنی شده چهرهش واسم حالت دژاوو طور داره (اونی که شما کشیدین)😻😻ساحل طفلک چه زندگی پر فراز و نشیبی داشته🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

شاید این‌ها هم جالب باشد

صوتی| جنس سرگردان: سایه

صوتی سایه: ۳۸

  قسمت قبلی متن داستان  قسمت بعدی پ ن: امروز کله صبح یه شاهکاری زدم توی اتاقم که تا ساعت هفت اتاقمو غیرقابل سکونت کرد.

ادامه مطلب »
صوتی| جنس سرگردان: سایه

صوتی سایه: ۳۶

  قسمت قبلی  متن داستان قسمت بعدی   پ ن: نقاشی بازی…فکر نمی‌کردم این قدر پیچیده باشه،بیخود نبود استادمون گفت از اون طرح آسونتره شروع

ادامه مطلب »
صوتی| جنس سرگردان: سایه

صوتی سایه: ۳۵

    قسمت قبلی متن داستان  قسمت بعدی   پ ن: اونی که کنارش فلش زدم نقاشی منه. این هم گروه رفع اشکال کلاسمونه. هر

ادامه مطلب »
صوتی| جنس سرگردان: سایه

صوتی سایه: ۳۴

  قسمت قبلی  متن داستان قسمت بعدی   پ ن. امروز اگه قسمت سی و پنج متنی و صوتیشو بذارم که در واقع الان متنیشو

ادامه مطلب »

مطالب تصادفی

ترجمه‌

چشم اندازهای نظری فساد

  دیباچه اگر فساد تنها به لغزش‌های گاه‌به‌گاه در تعهدات شخصی مربوط می‌شد، ممکن بود بتوان با آن کنار آمد؛ اما افسوس، فساد اشکال بی‌شمار،

ادامه مطلب »
از کتاب‌ها و از نویسنده‌ها

هر ثانیه، لحظه تصمیم است…

ما همواره یا قوی‌تر می‌شویم یا ضعیف‌تر، یا عاقل‌تر یا احمق‌تر، یا ترسوتر یا شجاع‌تر؛ هر ثانیه لحظه تصمیم است؛ تصمیم بریا بهتر شدن یا

ادامه مطلب »
داستان کوتاه

عطارد با ماه دشمن است.

خواهرم هفته پیش سر زا رفت. دوستم دیابت دارد و برادرم از تروریسم می‌ترسد. من توی دنیایی که خدای‌نامه ندارند، دارم شاهنامه می‌خوانم. کلاغ محله

ادامه مطلب »
کتاب‌هایی که خوانده‌ام

ایران بین دو انقلاب

ایران بین دو انقلاب؛ نوشته یرواند آبراهامیان؛ ترجمه احمد گل محمدی و محمد ابراهیم فتاحی؛ نشر نی؛ ۱۳۷۷

ادامه مطلب »