اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram

صوتی سایه: ۳۵

۱۴۰۰-۱۱-۲۷

 

 

قسمت قبلی

متن داستان 

قسمت بعدی

 

پ ن: اونی که کنارش فلش زدم نقاشی منه.

این هم گروه رفع اشکال کلاسمونه.

هر بار که تمرینی رو توی گروه ایرانی‌ها و غیرایرانی‌ها می‌فرستم از تفاوت دیدگاه استادها که احتمالا بخشی از اون به فرهنگ اجتماعیمون بر می‌گرده متعجب می‌شم. استاد ایرانی می‌گه :

  • چرا خط به خط مثل من کار نکردی؟ ببین فلانی رو عین من کار کرده!

( البته در این گروه فلانی من بودم متاسفانه🤣: چند تا فیگر/فیچر فرهنگی به وضوح دیده می‌شه: ۱- لزوم تبعیت از رهبر گروه ۲- لزوم تقلید از هم گروهانی که قوانین را مو به مو اجرا می‌کنند و خلاقیت ندارند ۳- برتری دادن به افراد غیرخلاق و پیرو ۴- استفاده از برتری یکی برای تحقیر/توبیخ دیگری!)

اما استاد غیرایرانی تشویقت می‌کنه که :

  •  آفرین که خودت هم توی نقاشی حضور داری… یک قدم دیگه به طرف پیدا کردن خود منحصربه فردت برداشتی…!!

(اینجا : ۱- استاد در مقام مشاور نه دیکتاتور! ۲- تاکید بر خلاقیت ۳- تاکید بر بروز خود ۴- پاس داشتن فرد و پذیرفتن او!)

نتایج احتمالی/ضمنی ناشی از این دو دیدگاه رو خودتون حدس بزنید!

دسته‌بندی‌ها

.دسته ها

11 پاسخ

  1. خانم دكتر😍😍😍😍😍😳😳😳🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿ماشالله به قد و بالاتون از توي دو تا جمله چقدر چيزي در آوردين😍😍😍😍😍👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼😳😳😳👏🏼 باز من بگم خاعععك بر سر فلان منو دعوام كنين كه ازين چيزا ننويس جلو بقيه بده!!!

    ماشالله هزار ماشالله هم مه نقاشيتون از هممممه بهتره😍😍😍😍😍😍🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿. از كلاس خارجياتونم اسكرين شات بگيرين🙊🙊🙊🙊 امروز قسمت جديد داريم؟ شما جواب كامنت نديد فقط هر روز پست بذارين با نقاشي😍😍😍😍 هر چند جواب كامنت رنكينگ سايت خودتونو ميبره بالا🤣🤣😍😍🧿🧿🙈🙈🙊🙊😘😘😘

  2. اینجا:تفرقه پراکنی بین اعضای گروه، ایجاد رقابت ناسالم به همراه تحریک حس حسادت با تخریب اعتماد به نفس اعضا. چون تشویق یکی مصادف هست با تخریب و تحقیر دیگری. در آخر هم که استاد از همه تون بهتره هیچ وقت هم به گرد پاش نمی رسین.
    اونجا : پذیرفتن تفاوت در توانایی های شخصی هر یک از اعضا به طوری که همه ی گروه همدیگه رو با تمام تفاوتها تحسین میکنند و در نتیجه دلیلی برای حسادت و تخریب همدیگه ندارن. چون با بی ارزش جلوه دادن تلاش دیگران خودشون عزیز نمیشن. استاد به همه می قبولونه که هر کدومتون یک خود منحصر به فردی دارین که اگر کشفش کنین متوجه میشین در همه دنیا بی همتا هستین و حتی شاید از استادتون هم بهتر بشین.
    نتایج ضمنی رو درست گفتم؟؟ 😂😂😂

    1. 😍😍😍👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼🧿🧿🧿🧿بيخود نيست خانم دكتر اين قدر دوستون دارند مليحه جون شاگرد اول كلاس بودين نميشه😍😍🧿🧿

    2. دقیقاً… بخصوص این بخش استاد از همه تون بهتره رو خوب اومدی 😁😁

      جالبه بهت بگم ملیحه جون که متاسفانه اونقدر به این فرهنگ تخریب و تحقیر هم خو گرفته ایم ، که منی که خودمو منتقد این فرهنگ میدونم، این همه تعریف و تمجید همکلاسی ها از کارهای هم به نظرم لوس و بی مزه میاد توی این کلاسهای خارجی… در حالی که واقعا وقتی بی طرفانه به ماجرا نگاه میکنی میبنی : بابا یه همکلاسی چه کاری میتونه بهتر انجام بده واسه همکلاسی دیگه اش جز تشویق و انرژی مثبت؟

      – انصافا توی استادای ایرانی تنهااااااااااااااااااااااااااااااااااا استادی رو که دیدم میگفت و به گفته اش باور داشت که : اگه شما ها (دانشجوها) از استادتون بهتر نشید یعنی من استاد خوبی نبودم و اگه بهتر بشید افتخارش واسه منه : دکتر شیخ الاسلامی بود …

      یکی از استادا که خیلی باحال بود، مرد گنده !!! وقتی فهمیده بود من رتبه یک شدم تو کنکور دکتری، جلوی همکلاسی هام گفته بود: بفرما! فردا پا میشه میاد اینجا مدعی میشه که من از شما ها بهترم!! تا آخرین روزی هم که توی اون دانشکده کار کردم، به من زخم زد و آزارم داد؛ خیلی پشیمونم که جو تواضع و فروتن بازی داشتم اون سالها و فاتحه شو نخوندم … صد بار باید دهنمو باز میکردم و جوابشو میدادم، اما فرهنگ احترام به استاد و احترام به بزرگتر و ظلم پذیری به معنای نجابت و این اراجیف باعث شد سکوت کنم و اجازه بدم چنان محیط رو بهم تنگ کنند که حالا هر واکنشی با این تفسیر مواجه میشد: هژبر بی اعصاب شده: با شوهرش مشکلی داره؟ هژبر چه بی اعصاب شده، حامله است؟؟؟؟؟؟ و احتمالا پشت سرم حرفهای سکسیستی تر … چی بگم… از من بود که بر من بود … از کجا رفتم به کجا… ببخشید…

      – یه داستانی نوشته بودم به اسم یه قطره بیشتر … یادمه تو و ساجده خیلی با داستان ارتباط گرفته بودید، با وجود اینکه اصلا تجربه ای مشابه شخصیت زن داستان نداشتم، از یک جهتی درکش میکردم… چون دانشگاه هم منو به نقطه یک قطره بیشتر رسوند….!!!

  3. مشکل از فرهنگ ماست واقعا 🤦‍♀️ دلشون میخواد یه شابلن بذارن رو بچه ها و همه رو مثل هم شکل بدن🤦‍♀️ به قول ملیحه جون آخرشم استاد میخواد ثابت کنه از همه بهتره🤦‍♀️شما کلا با همه فرق داشتین و من یکی که واقعا مثل شما رو ندیده بودم و نمیبینم😻😻😻😻❤❤❤❤نقاشی هم که مثل همیشه عالییی😻😻😻❤❤❤

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

شاید این‌ها هم جالب باشد

صوتی| جنس سرگردان: سایه

صوتی سایه: ۳۸

  قسمت قبلی متن داستان  قسمت بعدی پ ن: امروز کله صبح یه شاهکاری زدم توی اتاقم که تا ساعت هفت اتاقمو غیرقابل سکونت کرد.

ادامه مطلب »
صوتی| جنس سرگردان: سایه

صوتی سایه: ۳۷

  قسمت قبلی متن داستان  قسمت بعدی   پ ن: امروز صبح دوباره اون تا دوستام اومده بودند راجع به آتکه؟ عاتکه؟ حرف می‌زدند، آتکه

ادامه مطلب »
صوتی| جنس سرگردان: سایه

صوتی سایه: ۳۶

  قسمت قبلی  متن داستان قسمت بعدی   پ ن: نقاشی بازی…فکر نمی‌کردم این قدر پیچیده باشه،بیخود نبود استادمون گفت از اون طرح آسونتره شروع

ادامه مطلب »
صوتی| جنس سرگردان: سایه

صوتی سایه: ۳۴

  قسمت قبلی  متن داستان قسمت بعدی   پ ن. امروز اگه قسمت سی و پنج متنی و صوتیشو بذارم که در واقع الان متنیشو

ادامه مطلب »

مطالب تصادفی

داستان کوتاه ِ صوتی

کتاب قصه‌ی هانسل و گرتل

متن داستان از داستان: …. باز یک روز دیگر که زمان، مثل کوه روی دوشش سنگینی کند… …بچه‌دار شدن از سرمایه‌گذاری بدون دانش در بورس

ادامه مطلب »
از کتاب‌ها و از نویسنده‌ها

از هر چه میگویی چیزی نگو

جمهوری وجدان، شیموس هینی، مجموعه شعر، انتشارات سولار، ۱۳۹۴، ۱۴۴ صفحه. از شعرِ از هر چه میگویی چیزی نگو من دارم این‌ها را می‌نویسم پس

ادامه مطلب »
از کتاب‌ها و از نویسنده‌ها

کمال‌گرایی

کمال‌گرایی با تلاش برای بهترین بودن فرق دارد و ربطی به ارتقای خود ندارد. در عوض حول محور ترس از شرمندگی می‌چرخد. کمال‌گرایی یعنی اگر

ادامه مطلب »
روزنوشت‌ها

فَرِه

هيچ كس نميداند ولي تو ميداني هيچ كس نميبيند ولي تو ميبيني هيچ كس نميخواند ولي تو ميخواني – دايره المعارف رنج را كه بر

ادامه مطلب »