در باب نقد

چخوف نویسنده روسی نقادان را چون خرمگس هایی می‌داند که روی پیکر اسب می نشینند و اورا نیش میزنند و از شخم کردن زمینی باز

  آیا نقادی در ادب گذشته ما سابقه و سنتی نداشته است؟ البته که داشته است… درهرحال شعرا در ایران هم مثل یونان و عربستان

… نقد ادبی تلاشی نظام‌مند و مبتنی بر نظریه به منظور تبیین معانی تلویحی انواع متون (از جمله متون ادبی) است. منتقد داستان کوتاه کسی

تنگ نظری برای منتقد عیب بزرگی است. منتقد را بر محدودیت نظری که بسا اوقات برای نویسنده ای خلاق مزیتی است، حقی نیست. جنبه های

اصطلاح ساختارگرایی را اولین بار رومن یاکوبسن در سال ۱۹۲۹ به کار برد. معنای لغوی ساختارگرایی: قرار دادن پدیده منفرد ذیل ساختاری معنابخش یا تعیین

از کتاب جلد اول و دومِ نظریه و نقد ادبی، درسنامه ای میان رشته ای، نوشته حسین پاینده، انتشارات سمت، چاپ اول پاییز ۱۳۹۷٫

هدف اول و آخر منتقد فرمالیست معین کردن این است که متن ادبی چگونه افاده معنا میکند. قرائت به شیوه فرمالیست ها یعنی توجه دقیق

نقد ادبی وقتی مفید خواهد بود و ارزش و اهمیت دارد که دور از شائبه اغراض باشد و قضاوت راستین و بینش و آگاهی مایه

نقد ادبی نه تنها برای کسانی که میخواهند اثری ادبی را مورد مطالعه قرار دهند و از آن تمتع برند و یا به درک لطایف

زرین در کتاب خود تحت عنوان نقد ادبی، آن را به هفت دسته، نقد لغوی،فنی، زیبایی شناختی، اخلاقی، اجتماعی، تاریخی، روانشناسی تقسیم میکند.

منتقد باید با دید و وجدان علمی و دور از هر نوع نظر شخصی و با میزان های منطقی و علمی به کار نقد و

  آخوندزاده می‌گوید: پرده‌پوشی و مدارا خلاف اصل انتقاد است. او دانش جدیدی به نام نقد ادبی را به فارسی‌زبانان معرفی می‌کند: انتقاد در یوروپا