چخوف نویسنده روسی نقادان را چون خرمگس هایی می‌داند که روی پیکر اسب می نشینند و اورا نیش میزنند و از شخم کردن زمینی باز می‌دارند.
پ ن: اعصاب نداشته :))
نمی‌دونم از کجا برش داشتم. بدون منبع فقط به نقل از چخوف توی یادداشتهام بود و جالب بود… چون عموما هم کسایی که انتقاد می‌کنند، ( من بین نقد و انتقاد فرق قائلم: عن در باب نقد رو بخونید) کاری جز نیش زدن انجام نمی‌دن…
آیا نقادی در ادب گذشته ما سابقه و سنتی نداشته است؟ البته که داشته است… درهرحال شعرا در ایران هم مثل یونان و عربستان
… نقد ادبی تلاشی نظام‌مند و مبتنی بر نظریه به منظور تبیین معانی تلویحی انواع متون (از جمله متون ادبی) است. منتقد داستان کوتاه کسی
تنگ نظری برای منتقد عیب بزرگی است. منتقد را بر محدودیت نظری که بسا اوقات برای نویسنده ای خلاق مزیتی است، حقی نیست. جنبه های
اصطلاح ساختارگرایی را اولین بار رومن یاکوبسن در سال ۱۹۲۹ به کار برد. معنای لغوی ساختارگرایی: قرار دادن پدیده منفرد ذیل ساختاری معنابخش یا تعیین
حمیدرضا داشت با مارال توی کوچه پشتی باغی که مراسم عروسی در آن برگزار می‌شد، حرف می‌زد. یک دستش به گوشی موبایل بود و با
تو گریستی به‌خاطر شب شب فرا رسید اکنون در تاریکی گریه کن. ساموئل بکت از پیش در آمدِ کتابِ آخر بازی ( نمایشنامه) :
خلاصه کتاب زیر متن در فیلم نامه: آنچه پنهان است؛ نوشته لیندا سیگر، ترجمه مهدی کیا، نشر چشمه، ۱۳۹۴، ۱۳۳ صفحه. فصل اول: زیرمتن در
«خب من به شما گفته بودم که درازای هر پاسخی که به سؤالتان می‌دهم، ده میلیون تومان می‌گیرم. شما بیست میلیون تومان به من دادید.
5 پاسخ
👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👌🏻
👍🏼❤️
خیلییی خوب بودددد حرفش😂😂😂👌👌👌👏👏👏
یکی از هزاران مطلبی که از شما توی کلاسهای دانشگاه یاد گرفتم تفاوت نقد و انتقاد و اصول نقد کردن بود، ممنونم ازتون❤️
🥺