ابرهاي سفید گفتند بياييد بازي كنيم. شكل درست كنيم. آدمها را سرگرم كنيم.
ابر سياه گفت : بيخود تلاش نكنيد. تا بلايي نازل نشود آدمها به آسمان نگاه نميكنند.
ابر سفيد كوچكي روي دوش باد به شکل پرستویی کوچک شناور شد.
اما كسي او را نديد.
ابر بزرگتر به او پيوست. عقابي پرنده كوچكي را شكار مي كرد.
پيرمردي توي پارك به جوانكي سر در موبايل فرو برده گفت: ابرها را ببين. جوانك هدفون در گوش داشت نشنيد.
ابرهاي سفيد هي شكلك ساختند و ساختند، اما جز پيرمرد تنهاي توي پارك كسي آنها را نديد.
ابرهاي سياه دورشان حلقه زدند به تماشا.
آسمان خاكستري شد. رعد و برق زد و باران باريد.
پير مرد زير باران كنار خيابان براي ماشينها دست تكان ميداد تا سوارش كنند.
كودكي روی صندلی عقب ماشينی پيرمرد را ديد. زني به مردي گفت: سوارش نكنيم؟ خيس شده طفلي؟
مرد جواب داد: نه بابا حوصلهی دردسر داري ؟!
زن زيرلب گفت: ببخشيد پدرجان… دور زمانهی بدي شده.
پ ن: آبرنگبازی…
23 پاسخ
😍😍
😍😍
منم از بس میترسم و البته از بس هم بهم گفتن جرات نمیکنم پیرمرد پیرزن ها رو که گوشه خیابونن سوار کنم هر بارم عذاب وجدان میگیرم وقتی میبینم🥺😞🥺💔 ابرها هم جالب بودن👌👌 آبرنگ بازی😻😻🤩🤩👏👏
😍😍
👍🏼👍🏼
😍😍
سلام صبح بخیر
دلم برای روزهایی که هر روز میومدین و مطلب تازه میذاشتین، تنگ شده😕
سلام ملیحه نازنینم… دل منم خیلی براتون تنگ شده … به خصوص این روزا … یاد پارسال همین موقع ها می افتم و خی خی بازیهامون…
داستانهای زیادی توی ذهنم پیچ و تاب میخورند که منتظرند روی دکمه های کیبورد جاری بشن… حضوری که ببینمت دلیل این لجبازی و مقاومت بی مزه ام رو درک میکنی… دلتنگتم اساسی… 😍😍
سلام سلام سلام😍😍👋👋
در اوج ناامیدی مثل هر روز اومدم و دیدم که مطلب تازه گذاشتین، جون تازه گرفتم😃
بی صبرانه منتظر دیدارتون هستم❤️❤️❤️❤️
جان دلم جان دلم…. 😍😍😍😍😍😍😍😍😍نمیدونی واقعا نمیدونی چقدر دلم برات تنگ شده و منم واقعا با خوندن پیاماتون جون تازه میگیرم اما خب همو که دیدیم حرف میزنیم…😍😍😍😍 دوست ندارم از سر وظیفه کاری رو انجام بدم… همیشه همه کارامو تا جایی ادامه دادم که سرشار از عشق انجامش بودم و به محض اینکه احساس کنم ذره ای کراهت یا تلخی داره چاشنی این عشق میشه ترکش میکنم… یا روزی دوباره توان انجام دادنش با عشق رو دارم یا ندارم … باید دید هانی روزهای دیگه چه حسی راجع به کارش پیدا میکنه… واسه همینه که کمتر میام اینجا…
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت .
روزی که کمترین سرود
بوسه است
…و قلب
برای زندگی بس است .
روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است… و من آن روز را انتظار می کشم
حتی روزی که دیگر نباشم (شاملو)
من هم هم هم….
به امید دیدارت ملیحه مهربونم
امیدوارم باشید، هستید… همه مون خواهیم بود و با تمام وجود غرق در خوشبختی در اون روزها زندگی خواهیم کرد……
بی صبرانه منتظر دیدارتون هستم😘
خیلی قشنگ بووود 👌🏻👌🏻👌🏻
آبرنگ بازیییییی😍😍😍😍😍
دلم خییییلی تنگ شده خیییلی🥺😔💔
سارای نازنینم، چند بار خواستم بهت زنگ بزنم اما نشده… برام از حالت بگو… امیدوارم خبرهای خوب بهم بدی…😍😍😍😍
تا حالا اینقدر طولانی نشده بود 😔 کجایین؟ چرا یه سری به اینجا نمی زنین؟
مشغول قلم زنی بودم و نقاشی و کارهای خوب دیگه… حالم خوبه بزنم به تخته … ولی خب… همونا که حضوری میگم …
جون تازه گرفتم😍😍😍😍
بگردمت مهربونم😍😍😍
سلام خانم دکتر عزیز ، وقت بخیر ، امیدوارم این غیبت طولانی بزودی تمام شود و حداقل در این فضا شاهد حضور پر از انرژی شما و مطالب زیبای شما باشیم. هر کجای عالم هستید شاد و سلامت باشید .
سلام. زنده باشید. آرزوی متقابل. ممنون که کامنت میگذارید. امیدوارم سیر رساله خوب پیش بره. شاد و پر توان باشید
😢😢😢
نبینم چشماتو گریون… 😍😍😍😍
❤️
😍😍