اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram

عطارد با ماه دشمن است

۱۴۰۰-۰۷-۲۸

 

متن داستان

از داستان:

  • …تلویزیون بعد از کلی تبلیغ شکلات و پاستیل و نوشابه، خبر فوری گذاشت که تروریست‌ها ده‌ها نفر را کشته و زخمی کرده‌اند. برادرم از خانه بیرون نرفت. در عوض نشست جلوی تلویزیون و هی نوشابه خورد…
  • …شاهنامه خسته‌ام کرد. روزنامه‌های خیس و مچاله صغرا خانم را باز کردم. ریزترین و کوچک‌ترین ستون را انتخاب کردم تا بخوانم. شاهنامه حوصله‌ام را سر برد. آخر مگر ضحاک حالش از مغز به هم نخورد؟ نوشته توی این دنیا سالانه پنجاه‌وچهار میلیون نفر آدم می‌میرد. سه میلیون نفر از قند. یک‌میلیون خودکشی می‌کنند…
  • …من فکر می‌کنم تخم تمام دورویی‌ها توی ذات خود طبیعت است. استادم می‌گوید آسمان آینه زمین است؛ پس حالا که زمین این‌قدر جای نکبتی است، یعنی آسمان هم تعریفی ندارد؛ اما توی تلویزیون از آسمانی شدن آدم‌های خوب حرف می‌زنند و من فکر می‌کنم چه تعارضی…
  • …آخرین مچاله روزنامه خیسش را باز کردم. درشت‌ترین تیتر را خواندم. انگار این دنیایی‌ها می‌خواهند برای مقابله با تروریسم اسلحه‌ی بیشتری بسازند. آخر سال ۲۰۱۹ ۳۱۰ نفر به خاطر حملات تروریستی مرده‌اند…
  • …امروز مثل خواهرم عاشق زباله‌ها شده‌ام نه برای اینکه با خودم راه ببرم. نه! برای اینکه بخوانمشان. آخر گناه دارند. هیچ‌کس زباله‌ها را نمی‌خواند…

دسته‌بندی‌ها

.دسته ها

7 پاسخ

  1. این داستانا رو دوست دارم مثل همین داستان و آسمان آینه زمین است و خورشید خانم مرد است🤩🤩🤩👌🏻👌🏻👌🏻صدا و لحن هم بی‌نظیر😍😍😻😻❤❤❤

  2. چه خوبه که با فاصله صوتیاشو الان میشه گوش کنم 😻😻🤩🤩❤❤چون خیلی جاهاشو یادم رفته و یه حالت جالب میکس یادآوری طور و تازگی داره

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

شاید این‌ها هم جالب باشد

داستان کوتاه ِ صوتی

دالان تاریک چشم‌هایش

  متن داستان   این هم تمرین کلاسی بود. با کمتر از ۱۲۰۰ کلمه باید یک ماجرا رو از دو نگاه شرح می‌دادیم. طوری که

ادامه مطلب »
داستان کوتاه ِ صوتی

و اما ریاضی!

  متن داستان    پ ن ۱: این داستان ماجرای واقعیِ دختری به اسم مریمه که توی کلاس داستان باهاش آشنا شدم. متاسفانه بعد از

ادامه مطلب »
داستان کوتاه ِ صوتی

نبوغ مگسی

  متن داستان ظاهراً این داستان بدون اینکه بخوام یا فکر کرده باشم، شد مقدمه‌ی تولد خی‌خی. یکی از تمرین‌های کلاس داستان نویسی استاد گودرزی

ادامه مطلب »
داستان کوتاه ِ صوتی

هستی و نیستی؛ پاریس

  متن داستان پ ن: یک جا واژه‌ی «زمان» جا موند: حتما پدر بالقوه ام دلش می‌خواهد فقط توی همان «زمان» زندگی کنم و بمیرم…

ادامه مطلب »

مطالب تصادفی

چاپ‌شده‌ها

زمیولوژی

خب این بچه مون هم رفت در قسمت چاپ شده ها قرار گرفت… این هم لینک صفحه کتاب در نشر میزان (روی تصویر کلیک کنید)

ادامه مطلب »
داستار: نَه‌داستان+نَه‌جستار

فقط مقیاسش عوض می‌شود

تازگی‌ها فهمیدم، علت تمام کینه‌ای که یکی از همکارانم با من داشته، این بوده که طی سال‌های گذشته به‌کرات وقتی هردوی ما کلاس موازی داشتیم،

ادامه مطلب »
نقد

اندوه

اندوه نوشته چخوف از کتاب بهترین داستان‌های چخوف ، ترجمه احمد گلشیری، انتشارات نگاه، ۱۳۸۵ پیرنگ: درشکه‌چی اندوهگینِ فرزند ازدست‌داده‌ای می‌خواهد با کسی درد دل

ادامه مطلب »
کتاب‌هایی که خوانده‌ام

حیات ذهن

هانا آرنت؛ حیات ذهن: جلد اول تفکر؛ ترجمه مسعود علیا؛ نشر ققنوس؛ ۱۳۹۱؛ ۳۲۴ صفحه.

ادامه مطلب »