English

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram

چرا مرگ نه؟

۱۴۰۰-۰۶-۳۰

مت هیگ، دلایلی برای زنده ماندن، چرا زندگی؟ چرا مرگ نه؟ ترجمه نازنین فاطمه سوداگر، انتشارات شمشاد، ۱۳۹۹، ۱۹۸ صفحه.

 

و در پایان این ادامه زندگی است که شجاعت بیشتری می‌طلبد، نه خودکشی.

آلبر کامو از کتاب مرگ خوش

 

 

به نظرم یه کم نویسنده کلیشه اومد و یه جاهایی حتی عوام. ولی در مجموع چون تجربیات شخصی خودشو گفته شاید خوندنش به آدم یه تلنگرهایی بزنه … توی این مایه ها که از این تونسته منم میتونم …!

 

از متن کتاب :

یکی از نشانه‌های محرز افسردگی این است که سر سوزن امیدی به هیچ‌چیز ندارید و آینده‌ای را متصور نمی‌شوید. گویی داخل یک تونل مانده‌اید که دو سر آن مسدود است و به‌هیچ‌وجه قادر نیستید روزنه نوری که در انتهای آن سوسو میزند ببینید.

می‌دانم می‌دانم که ما انسانیم. موجوداتی محجوب. برخلاف دیگر جانداران لباس می‌پوشیم و پشت درهای بسته زادوولد می‌کنیم. وقتی خطایی از ما سر میزند شرمگین می‌شویم؛ اما به‌مرورزمان می‌توان ترک عادت کرد. با سخن گفتن از مشکل یا حتی با خواندن و نوشتن از آن. من به این مسئله اعتقاد دارم زیرا با نوشتن و خواندن در باب این مشکل بود که به‌نوعی و تا حدودی از ظلمت آن رهایی یافتم … از وقتی متوجه شدم افسردگی راجع به آینده حقیقت را نمی‌گوید، بر آن شدم که از تجربیاتم کتابی بنویسم و با افسردگی و اضطراب رودررو سرشاخ شوم و مهارشان کنم …

کتاب حاضر در پی تحقق دو مطلب است:

  • کاستن از داغ ناشی از افسردگی به‌عنوان یک بیماری روانی.
  • کوشش برای متقاعد کردن مردم به اینکه از قعر یک دره نمی‌توان چشم‌اندازی باز و باصفا داشت.

 

این جمله رو خیلی دوست داشتم:

 

واژگان! گاهی تنها همین واژگان می‌توانند رهایی‌بخش ما باشند.

 

 

پ ن: راجع به اینکه کتاب جواب سوال بالا رو میده یا نه هم حرفی ندارم. هر کسی از ظن خود باید یار کتاب شود.

دسته‌بندی‌ها

.دسته ها

4 پاسخ

  1. امیدوارم یه روز عالی رو شروع کرده باشین و بهانه های کوچیک و بزرگ برای شاد بودن و زندگی کردن با لذت داشته باشین❤️❤️❤️❤️ بهانه من شما هستین با ذهن خلاق و داستان های جالب و قلب مهربون و آگاهی و هوشیاری تون😘😘😘😘

  2. واژگان ! گاهی تنها واژگان می توانند رهایی بخش ما باشند – البته چه واژگانی ؟ به نظرم تنها واژگان انرژی خوب ( قلب قلب قلب )

  3. درود بر هلن قشنگم هلن جانم دلم برایت تنگ تنگ شده میدانم سرت شلوغه با مادر صحبت کردم توی این چند روزه بیام به دیدن شما و محمود جان -دوستت دارم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

شاید این‌ها هم جالب باشد

کتاب‌هایی که خوانده‌ام

مرگ ایوان ایلیچ

مرگ ایوان ایلیچ؛ نوشته لئو تولستوی؛ ترجمه صالح حسینی؛ انتشارات نیلوفر به نظرم هر کسی باید یک بار این داستان رو بخونه. نشر هرمس، قطره،

ادامه مطلب »
کتاب‌هایی که خوانده‌ام

بن بست نویسنده

بن بست نویسنده. نوشته وودی آلن. ترجمه محمدرضا اوزار.نشر بیدگل.  شامل سه داستان ریور ساید درایو؛ با سه شخصیت اصلی : فرد ، جیم و

ادامه مطلب »
کتاب‌هایی که خوانده‌ام

حکایت دختران قوچان

داشتم برای «کارگر» یا به قول مامانم «ندیمه‌ی» شخصیت مامی توی داستان سایه دنبال اسم می‌گشتم که به کتاب حکایت دختران قوچانِ نجم‌آبادی برخوردم. این

ادامه مطلب »

مطالب تصادفی

داستان کوتاه

قنطورس

باز پشت میزم نشسته‌ام. امن‌ترین سنگر دنیا. از بالای مانیتور به درخت اقاقیای پشت پنجره خیره شده‌ام و فکر می‌کنم امروز چه کتابی بخوانم و

ادامه مطلب »
روزنوشت‌ها

زمان

کتابی که دارم ترجمه می‌کنم با این جملات شروع می‌شود: “معتقدم سرمایه‌ی اصلی من (که باید از آن مراقبت کنم و حتی پرورشش دهم) ناامنی

ادامه مطلب »
از کتاب‌ها و از نویسنده‌ها

حیوان داستان‌گو

سارتر با به‌کارگیری ادبیات مرد-محورِ دورانِ خویش (]۱۹۳۸[۱۹۶۵، ۶۱) می‌نویسد: «انسان[۱] همیشه در حال داستان گفتن است، او با داستان‌های خود و دیگران احاطه‌شده و

ادامه مطلب »
جنس سرگردان: سایه

سایه: قسمت سی و یکم

  ناگهان الوند مثل سوپرمن از میان جمعیت ظاهر می‌شود و به کمک زن دایی هانیه و شادی می‌رود. چند ثانیه بعد از او کتی

ادامه مطلب »