پویان مقدسی، مجموعه داستان بزرگراه، شلوغ، دلشوره، انتشارات مروارید، ۱۳۹۲، ۱۴۶ صفحه. (با تنظیمات فیدیبوی من ۹۰ صفحه)
مشتمل بر ۱۴ تا داستان که من خیلی با قلمش حال کردم.
کوپه ؛ ته خط؛ کلافه؛ کافه گودو؛ کارگاه نمایش؛ پلهای منطقه مادیسون؛ اعتراف؛ بازگشت؛ یک ظهر پاییزی؛ تنبکی؛ چی شده آقای مهندس؛ شب عید؛ معلم ورزش؛ پناهگاه؛ از همیشه بهتری؛ اوس ممد علی.
صبح داشتم باخانم مینا فتحی مترجم سری کتابهای والدین سمی، مادران سمی (سوزان فوروارد)، آدمهای سمی (لیلیان گلاس)
حرف میزدم، لابهلای حرفاشون اسم پویان مقدسی رو بردند که من اصلاً نمیشناختم و یه سرچ تو فیدیبو و سر درآوردن از این کتابه.
داستان کلافهاش خیلی خوووووووبه… بخونین بیبنیم چه بلایی سرتون میاد… کامنت کنید… شبیه شیطنتهای منه وقتی با مخ ملت بازی میکنم…
6 پاسخ
حتما در روزهای آتی میخونمش و نظرم و کامنت میکنم😍😍😍😍👌🏻👌🏻👌🏻
چقدر با این که امروز تمام مدت توی ترجمه هام بودم احساس سوت و کوری داشتم هم توی دلم هم توی سرم … نه شماها بودین …نه آرمان و عطیه و آیسا و خی خی و حمیدرضا و مارال… 😢😢خیلی احساس خلا میکنم…
منم همینطووور😥😥خیلی سوت و کور بود یه حس عجیب دلگیری داشتم…دلم خیلی تنگ شده 😭
من از دیشب این احساس بهم دست داد🥺🥺🥺
شروع کردم این کتابو😍 از همون اولش جذبم کرده👌🏻👌🏻
😍قلم خوب و شیرینی داره