اومبرتو اکو، سه قصه، ترجمه غلامرضا امامی، انتشارات چکه، ۱۳۹۲، ۱۱۶ صفحه.
شدیدا و قویا و واقعا توصیه میکنم داستان های امبرتو اکو رو بخونید. این کتابش سه تا داستان داره. یکی بمب و ژنرال که قبلا تنهایی معرفی کرده ام. دومی سه فضانورد که به قول مترجم به نوعی بازگویی داستان طلب مولاناست که چهار ترک و و رمی و فارس و عرب در طلب انگور بودند اما چون حرف هم را نمیفهمیدند با هم به دعوا برخاستند.
ای برادر تو همان اندیشه ای
مابقی تو استخوان و ریشه ای
مقدمه کتاب هم به اندازه کل کتاب خواندنی و زیباست:
گوهر یگانه حقیقت به یگانگی تبار انسان است، حقیقت چون آینه است شکسته که از آسمان فرود آمده و هر کس تکه از آن را یافته و گاه همه حق و حقیقت را خود و اندیشه و راه خویش می انگارد و بر آن پای میفشارد، دیگران را ناحق و باطل میپندارد و قصه ها میسازد. از این روست که «آدمیان چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند».
اسم داستان سوم هم کره ای دیگره.
2 پاسخ
ای برادر تو همان اندیشه ای
مابقی تو استخوان و ریشه ای
❤️❤️❤️👏👏
حتما میخونمش😍هم این کتاب و هم ایمان و بی ایمانی که فرمودید.
مرسی که معرفی کردید❤