English

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram

قلعه‌ی سفید

۱۴۰۱-۰۱-۲۴

نوشته‌ی اورهان پاموک، مترجم ارسلان فصیحی، انتشارات ققنوس، ۱۳۹۰، گوینده احسان چریکی،ناشر صوتی نوین کتاب، سال انتشار صوتی ۱۳۹۶، مدت زمان ۷ ساعت و ۱۷ دقیقه.

  • درباره‌ی رمان: این داستان برای اولین بار در سال ۱۹۸۵ به زبان ترکی و در سال ۱۹۹۰ به زبان انگلیسی منتشر شد.
  • داستان طرح:راوی که جوان دانشمند ایتالیایی از خانواده‌ای مرفه است، در قرن هفدهم، از ونیز به ناپل سفر می‌کند. از میان مه غلیظ یک ناوگان ترکی بیرون می آید و همسفرانش را دستگیر می‌کند، راوی در تلاشی ناامیدکننده برای جلب لطف و امیدوار کردن عثمانیها به درمان به دروغ می‌گوید پزشک است. اما این امر مانع از بردگی ترکان نمی شود. پس از دستگیری، راوی به پیش پاشا، یکی از سرکردگان ناوگان ترکیه می رود. پاشا از تنگی نفس رنج می برد و راوی او را درمان می کند. این امر باعث میشود پاشا به راوی امتیازاتی دهد، اما با این حال برده باقی بماند. یکی از آن امتیازات این است که روی طرح هایی برای نمایش آتش بازی در عروسی پسر پاشا کار کند. در طول این تجربه، راوی با استاد ملاقات میکند که بسیار به خود راوی شباهت دارد. در نهایت پس از رد کردن پیشنهاد مسلمان شدن و آزادی ، برده استاد میشود و سالیان سال با هم زندگی میکنند. تا اینکه استاد برای خدمت به پادشاه جوانی که در چند بار در خردسالی او را ملاقات کرده دعوت میشود و قول ساخت یک سلاح را به او میدهد، سلاحی که در قلعه سفید در مرز لهستان نتیجه پایانی داستان را تعیین می‌کند…

فصل آخر داستان چنان روایت می‌شود که خواننده ناگهان تمام جزئیات داستان را از منظر دیگری به یاد می آورد و درک می‌کند…

  • مضمون: هویت، مبارزه برای دانش، معنای واقعی آزادی ، رابطه پیچیده فرهنگ در حال مدرن شدن ترکیه و غرب، انعکاس خود و دیگری در آینه همنشینی. در هم آمیخته شدن دو همنشین … شاید این دو همنشین را بتوان استعاره ای از در هم آمیختگی فرهنگ غرب و شرق ترکیه در نظر گرفت که در نهایت از هم غیر قابل تفکیک شده اند… شاید بتوان این چنین دید که نزدیکی دیوارهای عظیم تفاوت را در هم میشکند…
  • راوی: اول شخص
  • مکان: استانبول، امپراتوری عثمانی
  • زمان: قرن ۱۷
  • شخصیتهای اصلی:
  1. راوی: دانشمندی ایتالیایی
  2. استاد
  3. سلطان
  • نوع شخصیت پردازی: مستقیم و غیر مستقیم
  • گروه های شخصیتی :
  • گروه جنسیتی ؛ عموما مردان. زنها نقش چندانی در این داستان ندارند.
  • گروه عقیدتی یا اعتقادی ؛ مسلمان و مسیحی.
  • گروه قومی: ترک و اروپایی.
  • کشمکش ها : استاد و راوی با هم و با دنیای بیرون و درون
  • ژانر :
  1. بر اساس نوع پایان بندی: پایان خوش و غافلگیرانه، پیچیده.
  1. بر اساس تاثیرگذاری بر خواننده : پرسشی
  2. بر اساس تجربه زیستی خواننده ! واقع گرا
  3. ژانر بر اساس موضوع : تاریخی تفریحی
  4. ژانر از منظر کمیت و کیفیت: داستان بلند: فرصت شخصیت پردازی در آن هست ولی همچنان مثل داستان کوتاه محور واحدی دارد.
  5. ژانر از منظر شیوه نگارش: داستان ذهنی : روانشناسی درونی : نشان دادن افکار که به کمک سیالان، گفتار درونی ، رسوخ بی واسطه به شخصیت میشود .
  6. ژانر از نظر سبک بیان : حداکثر گراست: همه چیز را میگوید.
  7. ژانر از نظر روایی : آسان نویس: داستان طرح معلوم است.
  8. ژانر بر اساس معنا یا داستان اندیشه: فلسفی، روانشناختی،
  9. ژانر بر اساس مخاطب: داستان نخبه گرا : مخاطب آنها کم است. داستان را راحت نمیشود خواند .
  10. ژانر بر اساس رابطه کلی بین جهان داستان و جهان واقع یا تجربی.( تقسیم بندی رابرت اسکولز از ساختارگراهای مشهور ) : جهان داستان برابر با جهان معمولی است.
  • نسبت توصیف به کنش. حرکت داستان در فصلهای اول کند است. اما در دو فصل آخر این خواننده است که به سرعت تمام جزئیات فصلهای پیشین را از نظر میگذراند تا پایان داستان را درک کند.
  • زمان مندی: فلش بک بازگشت به گذشته؛ تند و کند کردن زمان؛ تکرار : در ذهن خواننده رخ میدهد.
  • روابط بینامتنی: با نجوم و برخی داستان های مشهور ایتالیا

پ ن:  کامنتهای ایرانی‌ها حکایت از خسته کننده بودن کتاب داشت. کامنتهای غیرایرانی‌ها حکایت از یک تجربه خاص و غافلگیرکننده. خوشحالم که تا آخر گوش دادمش چون جذاب بود. اورهان پاموکه و فصل آخر کتاباش…

از باب یادگاری: من و محمود توی مسیر مشهد- شاهرود که واسه دیدن جنگل ابر یا اقیانوس ابر می‌رفتیم این کتاب رو گوش دادیم. چون احتمال داره بخوام سفرنامه نویسی رو هم امتحان کنم عکس‌های جنگل ابرو اینجا نمی‌ذارم. به جاش تمرین نقاشی رنگ روغن میذارم …

 

دسته‌بندی‌ها

.دسته ها

5 پاسخ

  1. آخ جون سلام سلام😍😍😍
    خوش برگشتین ❤️
    فکر میکنم داستان رو دوست داشته باشم🤔
    نقاشی رنگ روغن تون خیلی خوبه، دلم میخواد انگورهاش رو بخورم🤤
    سفرنامه شما باید خواندنی و جذاب باشه، بی صبرانه منتظر سفرنامه و عکس هاتون هستم😍❤️❤️❤️❤️❤️

  2. حتما گوش میکنمش👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻😍😍😍کنجکاو شدم.
    چه خبر خوبی من واقعا سفرنامه نویسی و دوست دارم حتما بنویسید 😍😍😍😍❤️❤️❤️👏🏻👏🏻👏🏻
    نقاشی خیلی برجسته و طبیعیه😍😍 احساس اینکه چقدر دلم میخواد انگور و از تو صفحه بکشم بیرون بخورم و دارم😅😅🤓😍😍😍👌🏻👌🏻👌🏻

  3. من سفر و سفرنامه خیلییی دوست دارم 😻😻😻🤩🤩🤩🤩چه عالیییییی امیدوارم بنویسین بخونیم لذت ببریم😻😻😻😻نقاشی هم که عالیییی👏🏻👏🏻👏🏻🤩🤩🤩😻😻😻 چه خوبه که از هر کتابی یه خلاصه خوب میشه اینجوری بخونیم و بعد یه تصویر کلی ازش بگیریم😻😻😻❤️❤️❤️

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

شاید این‌ها هم جالب باشد

نقد

فارنهایت ۴۵۱

نوشته ری بردبری، ترجمه معین محب علیان، انتشارات میلکان،۱۳۹۷، ۱۴۸ صفحه. نسخه اصلی کتاب ۱۹ اکتبر سال ۱۹۵۳ چاپ شده… داستان طرح: گای مونتگ آتش‌نشانی

ادامه مطلب »
نقد

آئورا

 نوشته کارلوس فوئنتس، ترجمه عبدالله کوثری، نشر نی، ۱۳۹۴، نشر نی، ۹۴ صفحه. داستان طرح: فیلیپه مونترو پژوهشگر جوانی که برای نگارش کتاب از خاطرات

ادامه مطلب »

مطالب تصادفی

داستان کوتاه

تاریکی زودرس

صدای تلویزیون آنقدر بلند بود که از هال تا آشپزخانه شنیده می شد؛ اما هیچ کس به آن توجهی نمی کرد: … بر اساس تحقیقات

ادامه مطلب »
داستان کوتاه

آنیا

بازم خواب این دختره رو دیدم… اسمش آنیاست. خواب همونی که همه‌اش صورتشو نقاشی می‌کنی؟ «اوهوم» می‌کنم و هم‌زمان سرم را چند بار به نشانه

ادامه مطلب »
در باب نقد

نقد ساختارگرایانه

اصطلاح ساختارگرایی را اولین بار رومن یاکوبسن در سال ۱۹۲۹ به کار برد. معنای لغوی ساختارگرایی: قرار دادن پدیده منفرد ذیل ساختاری معنابخش یا تعیین

ادامه مطلب »