دالان تاریک چشمهایش
متن داستان این هم تمرین کلاسی بود. با کمتر از ۱۲۰۰ کلمه باید یک ماجرا رو از دو نگاه شرح میدادیم. طوری که
متن داستان این هم تمرین کلاسی بود. با کمتر از ۱۲۰۰ کلمه باید یک ماجرا رو از دو نگاه شرح میدادیم. طوری که
متن داستان پ ن ۱: این داستان ماجرای واقعیِ دختری به اسم مریمه که توی کلاس داستان باهاش آشنا شدم. متاسفانه بعد از
متن داستان ظاهراً این داستان بدون اینکه بخوام یا فکر کرده باشم، شد مقدمهی تولد خیخی. یکی از تمرینهای کلاس داستان نویسی استاد گودرزی
متن داستان پ ن: یک جا واژهی «زمان» جا موند: حتما پدر بالقوه ام دلش میخواهد فقط توی همان «زمان» زندگی کنم و بمیرم…
مرگ ایوان ایلیچ؛ نوشته لئو تولستوی؛ ترجمه صالح حسینی؛ انتشارات نیلوفر به نظرم هر کسی باید یک بار این داستان رو بخونه. نشر هرمس، قطره،
با کتابهای هرمان هسه خیلی ارتباط برقرار نکردهم… به خصوص با دِمیان و پیتر کامنتسیند. (گرگ بیابان حالا کمی بیشتر)؛ اما زندگینامهش بد جور مجذوبم
راستش اولش آسان نبود. هنوز هم بعدازاین همهسال، فکر میکنم سه عامل کنار هم باعث شد تا موفق شوم برای همیشه، اینجا زیرآب زندگی
دارم تمامت میکنم روی بوم نقاشی با تو به انتها میرسم -شعله خاموشم /طرح عشقت سوخت/ حذف به قرینه معنوی در سکوتی به نشانه رضا…
15 پاسخ
جان دلم به شلوغ كاريهاتون😍😍😍🧿🧿🧿🧿
خانم دكتر جوني اگه سرفه هاتون بهتر شده داستان كوتاهاتونو هر روز برامون صوتي كنيد… كم كم برنشين هم مياد دوباره … آره؟ 😍😍😍
آره امروز یه چیزیایی اومد واسه برنشین توی ذهنم … و اینکه آره سرفه هام بهتر شده … از فردا سعی میکنم تنبلی رو کمتر کنم و یه کمی بیشتر کار کنم … مرسی که هستی ساجده مهربون 😍😍😍
😍😍😍شما تنبل نيستيد! دو تا عمل جراحي ريه در عرض يك ماه شوخي نيست… خودزني نكنيد! شما كه ابرانسان نيستيد خانم دكتر جونم… ابرمغز هستيدااا ولي خب جسما هر كسي بعد دو تا عمل سنگين بيشتر از يكي دو ماه استراحت نياز داره… اونم در حالي توي فاصله دو تا عمل مدام به اين دكتر و اون دكتر بوديد و هر دو بار هم اشطراري و هول هولكي رفتيد اتاق عمل. همون استرسش كافيه تا مغز آدمو فلج كنه. پس سيختون ميزنم ولي دوست ندارم از خودتون كار زياد بكشيد. حال روحيتون خوب باشه ما هم خوشحاليم😍😍😍
👍🏼❤️
I LIKE THE COLORS…
THE STORY FASCINATING
قربون شما و قلب و لایکتون 😍😍
جان دلممممم😍😍😍😍شنیدن صداتون تو این روزا برام مثل آرامبخشیه که آدم هرروزه لازم داره😍😍❤❤❤ داستان پوستَش غمانگیزه و صدای شما برام پر از انرژی مثبت اونم اول صبحی که گوش کردم😍😍😍 هم خوشحال بودم که این داستان و با صدای شما میشنوم و هم متن داستان دلم و به درد آورد اما واقعیته محضه….سرش را گذاشت روی شانه ام و گریه کرد…
چه رنگی رنگی های قشنگی 😍😍😍تصویر پر از انرژیهای خوبه دوستش دارم❤❤👌🏻👌🏻👌🏻
دلتون همیشه رنگارنگ و پرنور😍😍😍
قربون تو بشم سارای مهربونم… ببخشید قصه های تلخ خوندم … خودم وقت خوندن از خودم پرسیدم چرا داستانهای رئال و دردناک رو دارم انتخاب میکنم واسه صوتی کردن … انگار یهو متوجه انتخاب های ناخودآگاهم شدم… امیدوارم فردا بتونم داستان رکورد کنم … یا برنشین بنویسم 😍😍😍😍شماهام ازم بخواید … دیگه وقت تکون دادنه … فکر میکنم دارم تنبلی میکنم و دیگه بسمه
مکنااااااد و مباد😘😘😘❤❤❤
جان دل😍😍😻😻😻من که بیصبرانه منتظر برنشینم یعنی همهمون اینطور هستیم و خب به این دلیل پیگیر نشدم که با پیگیریام اذیتتون نکنم🙈🙈🙈🙈ولی اگه بدونم که دیگه رو به راه شدید و برنشین هم داره میاد که اینجا رو کامنت بارون میکنم😂😂😂🙈🙈🙈❤❤❤❤تا روزی دو قسمت نیاد آروم نمیگیرم😬😬😬🙈🙈🙈🙈
صداتون🤩🤩🤩❤️❤️❤️داستانتون🤩🤩🤩❤️❤️❤️❤️👌🏻👌🏻👏🏻👏🏻👏🏻رنگی رنگی بازیاتون 🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻❤️❤️❤️❤️❤️
فدای تو مهربون… 😍😍😍ساناز تو هم دعوام کن… بیا اینجا کامنت بذار بگو برنشین چی شد یا داستان چی شد که به خودم بیام.. فکر میکنم دارم تنبلی میکنم …
مکناد و مبادددد❤️❤️❤️❤️چشمممممم، اتفاقا دلم واسه داستاناتون خیلی تنگه داشتم عصر با خودم میگفتم بشینم خی خی رو از اول بخونم ، حلهههه از فردا دیگه ما پیگیر برنشین میشیم و سوزنمون گیر میکنه 💃🏼💃🏼💃🏼💃🏼🤩🤩🤩🤩🤩❤️❤️❤️❤️❤️
چه کیفی داد مثه اون روزا آنلاین بودم یکی کامنت گذاشت 😍😍😍
ای جانممممم😻😻😻😻❤️❤️❤️دلم از اون بازیه خواستتتتتت : من الان کجاااااام؟؟؟🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🥲🥲🥲🥲❤️❤️❤️❤️
دلم ریش شد از این که هر روز داره این اتفاقها میفته 😭😭😭😭😭😭
مرسی که شلوغ کاری هاتون رو گذاشتین😍😍 حداقل یه کم شٌست و برد ❤️
جانم که عزیز دلی… خودمم احساس کردم آخرش یه بشوره ببره لازمه ولی فکر نمیکردم این حسو بگیری جالب بود برام 😍😍😍