همیشه از این کوچه متنفر بودهام، هر پنجاه متر، یک سرعتگیر بزرگ! حتی شکوفههای درختهای بلند و پُربرگی که تمام کوچه را در آغوش گرفته دست کم مثل حالا توی اردیبهشت ماه که عطر مستکننده اقاقیا فضا را رؤیایی کرده هم باعث نمیشود وسوسه شوم و فقط یکبار برای دیدن این منظره زیبا توی آن بپیچم؛ اما امروز النا، دوست دختر جدیدم توی کافهی ته این کوچه جلسهی نقدِ کتاب گذاشته.
یکی از سرعتگیرها آنقدر بزرگ است که باید رسماً متوقف شوی تا به ته ماشین ضربه نخورد. در پارکینگ آپارتمانِ سمت چپی باز است. بیآنکه بخواهم فضولی کنم چشمم قلاب میشود به زنی که دارد بچههایش را سوار ماشین میکند و ناگهان
- او را میبینم.
خودش است. همان صورت؛ انگار ناشیانه گریمش کرده باشند و خواسته باشند سنش را ببرند بالا. اخمکرده و کلافه است. خط عمیق میان دو ابرو و چروکهای دور چشمش اصلاً به این صورت زیبا نمیآید. سه تا بچه؟
آخرین تصویری که از بیست سال پیش از او در ذهن دارم، باید از عرض بکشم تا اندکی به قامتش شباهت پیدا کند. نگاه خیرهام را درمییابد. سرش را برمیگرداند. اخمش عمیقتر میشود و چشمها را تنگ میکند. اخمی سرزنشگر چهره اش را می پوشاند تا راننده فضولی که چشمهایش را به حریم خانه او لغزانده عتاب کند.
اما ناگهان او هم مرا میشناسد. پسربچهای که میخواهد سهچرخهاش را بهزور توی صندوق عقب ماشین جا کند، سرش را برمیگرداند، نگاه او را دنبال میکند تا به من میرسد. بهم زل میزند و خیره در نگاهم با صدای تیزش میپرسد:
- اون کیه مامان؟
هر دو انگار از چُرت نیمروزی بیدار شده باشیم، به خود میآییم. من پا را روی پدال گاز فشار میدهم و صدای او را میشنوم که از آهی عمیق به فریادی نصفه و نیمه بدل میشود:
هیشکی. بهت گفتم نمیتونی اونو با خودت بیاری!
(۳۰۱ کلمه)
11 پاسخ
خیلی خوب بود! تو این تعداد کلمات محدود، به بیست سال قبل سفر کردیم و برگشتیم.
.
.
.
فقط فک کنم خط آخر “بهت گفتم” درست باشه، آره؟
کوتاه و درعین حال کامل و جذاب❤❤😻😻
👏👏👏👏😍😍😍
یاد یه تیکه از فیلم « من همسرش هستم » افتادم
نیکی کریمی بازی میکنه
اگه غمگین نیست ببینم
عزیززززززم❤❤❤❤واقعا عالی بود این داستان کوتاه👌🏻👌🏻👌🏻👏🏻👏🏻👏🏻
عه… سارا…. الان صوتیشو گذاشتم…. آها احتمالا انگلیسی رو خوندی؟ بعد اومدی به فارسیش سر زدی؟🙈🙈
اره من از نسخه انگلیسی پرت شدم اینجا😁😁😁چه خوبه نسخه فارسی و تو نسخهی انگلیسیش گذاشتید. اینجا هم پایان داستانهاتون انگلیسیشم بذارید😍😍
جان دلم… 😍😍
هديه خانم و اقا اقبال چرا ديگه كامنت نميذارن؟
بی معرفت اند چون 😂😂😂
عه دادين كه🤣🤣🤣😍😍😍همين الان كامنت گذاشتم جواباي منم بدين🤣🤣😍😍
🙊🙊منظورم اين نبود. كنجكاو بودم ببينم به خودتون فيدبك ميدن؟ كه البته انگار منظورم همين بود كه شما اينو بگين🤣🤣🤣😍😍😍🙊🙊🙊