English

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram

دریا

۱۳۹۹-۱۲-۲۶

محمود با هوندا آکورد سفید و معروفش داشت توی بلوار وکیل‌آباد می‌روند و ضبط ماشین داشت آهنگ مرداب گوگوش رو پخش می‌کرد. وقتی خوند:

…من همونم که یه روز

می خواستم دريا بشم

می خواستم بزرگترين

دريای دنيا بشم

آرزو داشتم برم

تا به دريا برسم

شبو آتیش بزنم

تا به فردا برسم…

بهش گفتم:

  • این قصه زندگی منه گوش کن.

…هیچی باقی نیست ازم

قطره های آخره

خاك تشنه همینم

داره همراش میبره

خشک میشم تموم میشم

فردا که خورشید میاد

شن جامو پر میکنه

که میاره دست باد…

محمود خیره به خیابون گفت:

  • از کجا معلوم فردا خورشید بیاد؟ شایدم بارون بیاد.

حالا ۲۲ سال از اون روز گذشته. فردا و فرداهاش بارون اومد. من از مرداب تبدیل شدم به رودخونه پهنی که هنوز داره میره تا به دریا برسه.

امشب چهارشنبه‌سوری ۱۳۹۹ وقتی دوباره این آهنگو گوش دادیم، ازش پرسیدم:

  • به نظرت به دریا می‌رسم؟

گفت: تردید ندارم!

شکی تو صورتش نمی‌دیدم.

(۱۵۹ کلمه)

دسته‌بندی‌ها

.دسته ها

8 پاسخ

  1. 👏👏👏❤️❤️❤️😍😍👏👏👏👏👏

    مثل فیلم های ویدئویی قدیمی من جلو چشم رد میشه 🙌🙌😘😘 «هوندا آکورد سفید»❤️❤️❤️

  2. خیلی خوشحالم که در کنار عشق تون زندگی می‌کنید. داشتن یک آدم امن توی زندگی، نعمت بزرگیه. امیدوارم همیشه زندگیتون لبریز از عشق و شادی باشه. ❤️ به نظر من شما لایق بهترین ها هستید چون برای همه، حتا دانشجویانی که زیاد نمی شناختین، بارون بودین توی مرداب زندگی شون و کمک شون کردین به دریا برسن🌊

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

شاید این‌ها هم جالب باشد

داستانک

می‌گن!

مي‌گن لخت مادرزاد توي اتاق خواب يك زن شوهردار سكته كرده… تا بخوان برسوننش به بيمارستان، جان به جان آفرين تسليم كرده… چه مرگ افتضاحي…

ادامه مطلب »
داستانک

در میانه‌ی پايان

  چشم‌های بازِ به سقف دوخته‌شده که آن را تار می‌بیند. هیچ‌چیز قطعي نيست! دمممممم، هیچ‌چیز واقعي نیست! بازدمممم، هیچ‌کس هميشگي نيست! دممممممم، هیچ‌چیز ابدي

ادامه مطلب »
داستانک

کات

  دخترک هفت یا هشت‌ساله بود. با موهای حنایی فرفری و گونه‌های کک‌مکی. موهایش را پشت سرش جمع کرده بود و آبشار آن را روی

ادامه مطلب »

مطالب تصادفی

داستانک

اطلاق

او در کلاس با شور و حرارت خطابه میداد: هیچ مطلقی در جهان وجود ندارد. من توی دلم پاسخ میدادم: این خودش یک ادعای مطلق

ادامه مطلب »
از کتاب‌ها و از نویسنده‌ها

بخش چهارم هنر داستان‌نویسی

هنر داستان‌نویسی: با نمونه‌هایی از متن‌های کلاسیک و مدرن؛ نوشته دیوید لاج، ترجمه رضا رضایی، نشر نی، ۱۳۹۷٫ یادآوری: برای فهم بهتر مطالب کتاب ضروری

ادامه مطلب »
کتاب‌هایی که خوانده‌ام

پدرم

امروز زیر سقف آسمان، خیره به ابرها و برگ‌های درخت‌ها کتاب «پدرم» اورهان پاموک ( ترجمه بهاره فریس آبادی، نشر ققنوس با صدای فریاد موسویان

ادامه مطلب »
جنس سرگردان: سایه

سایه : قسمت هجدهم

  انگار ناگهان تمام آدم‌هایی که یک عمر ازشان فرار کرده بودم برایم مهم شده‌اند. گویی درِ بخشی از وجودم باز شده که تمام سال‌های

ادامه مطلب »