English

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram

با تو

۱۴۰۰-۰۷-۳۰

این واژه‌های ناب

این لحظه‌های گُر گرفته از اعتمادِ خواب

سرمایه‌ی من است

که به پایت ریخته‌ام

با تو من سرشارم

از عمر قافیه‌های ناتمام…

با تو من سرشارم از ثروتی عمیق

در بستری ز عشق

-تو

زیباترین مصرع شعر زندگانی منی

دست‌های تو توانایی بخشش دارد

چشم‌های تو گسترده بر پر پاک پرستوهای عشق

مست از آراستگی شعله‌های مهر

سرشار از اهتزار روح…

ای پاک‌ترین زلاله‌ی آرامش نهر

تو می‌دانی و خوب می‌دانی

چگونه بی‌تاب توام

چگونه سر شار ز توام…

( از نوشته‌ای خیلی قدیمی… شاید متعلق به بیست سال پیش)

 

دسته‌بندی‌ها

.دسته ها

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

شاید این‌ها هم جالب باشد

روزنوشت‌ها

قلم زدنی با قلم‌زنی…

با خودم لج كرده‌ام؛ ذهنم آبستن داستان‌ها و قصه‌های بسیار است. دستانم تشنه‌ی قلم زدن و نوشتن واژه‌ها… اما چونان كه بخواهي كودك خواهانِ پفك

ادامه مطلب »
روزنوشت‌ها

انگار که نیستی…

چو هستی، خوش باش… چشم‌هاتو ببند و فرض کن همین الان همین لحظه مُردی… اولش ممکنه فکر کنی: کارهام؟ احتمالا بچه هام؟ شوهرم؟ زنم؟ مادرم؟

ادامه مطلب »
روزنوشت‌ها

دی سگ …!

دی سگ با دوربین همی گشت دور شهر کز آدم و انسان ملولم و حیوانم آرزوست!    

ادامه مطلب »

مطالب تصادفی

صوتی| جنس سرگردان: سایه

صوتی سایه: ۲۶

  قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: عکس کتاب‌های طلایی که سایه توی زیرزمین خونه‌ی قبلیشون پیدا می‌کنه: نمی‌دونم تا حالا این کتابا

ادامه مطلب »
کتاب‌هایی که خوانده‌ام

شهرفرنگ

گونتر گراس، ترجمه کامران جمالی، نشر چشمه، ۱۳۹۵، ۲۴۵ صفحه. آخرین رمان گونتر گراس که ظاهراً بازتاب خانواده پرجمعیتش بوده. ماشاالله دوستمون زندگی پرفعالیتی هم

ادامه مطلب »
از کتاب‌ها و از نویسنده‌ها

گمان…

گمان می بردم که زیستن می آموزم، مردن می آموختم… لئوناردو داوینچی از کتاب جاده فلاندر، نوشته کلود سیمون، ترجمه منوچهر بدیعی، نشر نیلوفر، ۱۳۸۲،

ادامه مطلب »