English

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram

هگل و تاریخ

۱۴۰۰-۰۳-۰۵

تجربه و تاریخ به ما می آموزد که ملتها و حکومتها هرگز چیزی از تاریخ نیاموخته اند یا مطابق با آنچه که میتوانستند از تاریخ فرا بگیرند عمل نکرده اند.

هگل از مقدمه درس گفتارهایی در باب فلسفه تاریخ جهان …

جالبه هر کی اینو بخونه فکر میکنه هگل چقدر ضد حکومت بوده ؛ یا چقدر حاکمیت زمان خودش رو نقد میکرده… غافل از اینکه این فقط بخشی از یکی از نوشته های او در یکی از برهه های زندگی اوست. آدمیزاد در طول زندگیش حرفهای ضد و نقیض زیادی میزنه.

این هم یکی دیگه از جملات هگل :

… حکومت حتی نباید در صدد برآید که خواست مردم را بیان کند. مردم هرگز نمیدانند که چه میخواهند…

هگل بر این باور بود که جامعه می بایست بر ارزشهای خانواده و حرفه های تثبیت شده متکی باشد…

در زمانه ای که هرگونه آزادی اندیشه و اظهار نظر سیاسی در کشور پروس تقریبا قدغن شده بود، هگل عملا به کسوت فیلسوف رسمی حکومت پروس درآمد… او در سال ۱۸۳۰ به مقام مدیر دانشگاه برلین منصوب شد و یک سال بعد از پادشاه فردریک ویلیام سوم نشان افتخار دریافت کرد…

و قصه های مشابه هگل و فیلسوفهای حکومتی ادامه دارد… دلم برای شوپنهاور میسوزد که چقدر در آن زمانه حرص خورده بیچاره …

دسته‌بندی‌ها

.دسته ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

شاید این‌ها هم جالب باشد

از کتاب‌ها و از نویسنده‌ها

تولد دوباره؟

آدم‌ها فکر می‌کنند؛ اگر یک بار دیگر متولد شوند، جور دیگری زندگی می‌کنند. شاد و خوشبخت و کم اشتباه خواهند بود. فکر می‌کنند می‌توانند همه‌چیز

ادامه مطلب »
از کتاب‌ها و از نویسنده‌ها

سایه‌ی من!

… فقط می‌ترسم که فردا بمیرم و هنوز خودم را نشناخته باشم، زیر در طی تجربیات زندگی به این مطلب بر خوردم که چه ورطه‌ی

ادامه مطلب »

مطالب تصادفی

نقد

ناطور دشت

 نوشته جی دی سلینجر مشخصات نشر: نسخه الکترونیکی: ترجمه محمد نجفی، ۱۳۸۴، چاپ نهم ۱۳۹۴، نشر نیلا، ۲۰۸ صفحه (فیدیبو) و نسخه صوتی: مترجم مهدی

ادامه مطلب »
جنس سرگردان: سایه

سایه: قسمت دوم

  مامان تلفن را قطع کرد. اصلاً به روی خودش نیاورد که تا چند دقیقه‌ی قبل مشغول دادوهوار بوده. صدای قدم‌هایش را می‌شنیدیم که به‌طرف

ادامه مطلب »