English

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram

دنیای بیرون از من

۱۳۹۹-۱۲-۳۰

 

من چون انسانی افسون‌شده بر حاشیه زندگی می‌نشستم و رفته‌رفته پیرامونم را بوته‌زار فرامی‌گرفت؛ بوته‌ها پیوسته نهال و نهال‌ها درخت می‌شد تا اینکه دیگر در میان اعماق پیچ‌واپیچ وجود محو من راه خروجی به چشم نمی‌خورد.

ناتانیل هاثورن. از مقدمه تصویر برف

 

دسته‌بندی‌ها

.دسته ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

شاید این‌ها هم جالب باشد

از کتاب‌ها و از نویسنده‌ها

تولد دوباره؟

آدم‌ها فکر می‌کنند؛ اگر یک بار دیگر متولد شوند، جور دیگری زندگی می‌کنند. شاد و خوشبخت و کم اشتباه خواهند بود. فکر می‌کنند می‌توانند همه‌چیز

ادامه مطلب »
از کتاب‌ها و از نویسنده‌ها

سایه‌ی من!

… فقط می‌ترسم که فردا بمیرم و هنوز خودم را نشناخته باشم، زیر در طی تجربیات زندگی به این مطلب بر خوردم که چه ورطه‌ی

ادامه مطلب »

مطالب تصادفی

در باب نقد

نظریه‌های نقد ادبی

از کتاب جلد اول و دومِ نظریه و نقد ادبی، درسنامه ای میان رشته ای، نوشته حسین پاینده، انتشارات سمت، چاپ اول پاییز ۱۳۹۷٫

ادامه مطلب »
داستان کوتاه ِ صوتی

هستی و نیستی؛ پاریس

  متن داستان پ ن: یک جا واژه‌ی «زمان» جا موند: حتما پدر بالقوه ام دلش می‌خواهد فقط توی همان «زمان» زندگی کنم و بمیرم…

ادامه مطلب »
داستانک

ماه من

  برای من هم مثل خیلی از آدم‌ها شاید در تمام طول زندگی‌ام، ماه مثل یک چراغ مهتابی زیبا بود که بیشتر شب‌ها در آسمان

ادامه مطلب »
نقد

اندوه

اندوه نوشته چخوف از کتاب بهترین داستان‌های چخوف ، ترجمه احمد گلشیری، انتشارات نگاه، ۱۳۸۵ پیرنگ: درشکه‌چی اندوهگینِ فرزند ازدست‌داده‌ای می‌خواهد با کسی درد دل

ادامه مطلب »