English

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram

لذت تنها بودن: کافکا

۱۳۹۹-۱۲-۲۰

راستی لذت تنها بودن را چشیده‌ای، قدم زدنِ تنها، دراز کشیدنِ تنها توی آفتاب؟ چه لذتِ بزرگی است برای یک موجود عذاب کشیده، برای قلب و سر! منظورم را می‌فهمی! آیا تا به حال مسافت زیادی را تنها قدم زده‌ای؟ قابلیتِ لذت بردن از آن دلالت بر مقدار زیادی فلاکتِ گذشته و نیز لذت‌های گذشته دارد. وقتی پسربچه بودم خیلی تنها ماندم، اما آنها بیشتر به زورِ شرایط بود نه به انتخاب خودم امّا حالا، با شتاب به طرفِ تنهایی می‌روم، همان‌طور که رودخانه‌ها با شتاب به سویِ دریا سرازیر می‌شوند.

فرانتس کافکا

دسته‌بندی‌ها

.دسته ها

5 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

شاید این‌ها هم جالب باشد

از کتاب‌ها و از نویسنده‌ها

تولد دوباره؟

آدم‌ها فکر می‌کنند؛ اگر یک بار دیگر متولد شوند، جور دیگری زندگی می‌کنند. شاد و خوشبخت و کم اشتباه خواهند بود. فکر می‌کنند می‌توانند همه‌چیز

ادامه مطلب »
از کتاب‌ها و از نویسنده‌ها

سایه‌ی من!

… فقط می‌ترسم که فردا بمیرم و هنوز خودم را نشناخته باشم، زیر در طی تجربیات زندگی به این مطلب بر خوردم که چه ورطه‌ی

ادامه مطلب »

مطالب تصادفی

داستانک

دستهای خشک صاعقه زده.

  هفته پیش در شوکی ناگهانی فهمیدند مادرشان سرطان دارد.   امروز جلسه کمیسیون پزشکی است.   توی سالن انتظار بیمارستان امید منتظر نشسته‌اند. چند

ادامه مطلب »
داستان کوتاه

جوجه‌ات مرده

  از رفتن به تشییع‌جنازه و مراسم کفن‌ودفن متنفرم. همه فکر می‌کنند آدم بی‌احساسی‌ام. چون حتی دوست ندارم راجع به این چیزها حرف بزنم. مرگ

ادامه مطلب »
چاپ نشده‌ها

تحلیل روایات اجتماعی

  از مقدمه‌ی کتاب: در دیدار با افراد جدید، سعی می‌کنم تا حد ممکن کم صحبت کنم، نه به این دلیل که طبیعتی کم‌رو یا

ادامه مطلب »