«نسلکشی واژهای جدید است، اما شری که این واژه درصدد به تصویر کشیدنش برمیآید، قدمتی بهاندازهی تاریخ بشر دارد.»
قدمت واژهی نسلکشی به سال ۱۹۴۲ برمیگردد. برای بحث دربارهی خاستگاه این واژه باید رافائل لُمکین[۱] را معرفی کرد. رافائل لُمکین وکیل یهودی لهستانی متولد سال ۱۹۰۰ بود که در مزرعهای به نام اوزریسکو بزرگ شد. در سال ۱۹۱۵ طی جنگ جهانی اول، روسها شهر لمکین را اشغال کردند. در همین زمان، لمکین مطالعهی تاریخ و بررسی رفتار با دیگر گروههای اقلیت را آغاز کرد.
پس از پایان جنگ لمکین دریافت که ترکهای عثمانی چطور تنها به دلیل مذهب، ارامنه را کشته و از محل زندگیشان بیرون رانده بودند. لمکین و جهان شاهد این بودند که متهمان به قتل یکمیلیون ارمنی هرگز پاسخگوی اعمالشان نبودهاند. لمکین از خود پرسید، «چرا وقتی انسانی، انسان دیگر را میکشد، مجازات میشود، اما کشتار یکمیلیون نفر در مقایسه با کشتن یک فرد، جرم کمتری است؟»این پرسش سالها ذهن او را به خود مشغول کرد.
لمکین تحصیلاتش را در رشتهی حقوق ادامه داد و درنهایت در سال ۱۹۲۹ در ورشوی لهستان معاون دادستان شد. تا وقتیکه در سال ۱۹۳۳ آدولف هیتلر صدراعظم آلمان شد و لمکین ابرهای سیاه را بر فراز افق مشاهده کرد. در ماه اکتبر سال ۱۹۳۳ لمکین قصد شرکت در یک کنفرانس بینالمللی حقوق را داشت که در مادرید برگزار میشد. وی قصد داشت در پاسخ به بهقدرترسیدن هیتلر و تکرار تراژدی ارامنه، جرم جدیدی را در کنفرانس معرفی کند.
متأسفانه لمکین هرگز به مادرید نرسید. حکومت لهستان اجازهی سفر به اسپانیا برای کنفرانس را صادر نکرد. حکومت نمیدانست که لمکین از قبل طرح پیشنهادی خود را به کنفرانس فرستاده است. وی پس از آگاهی از عدم امکان سفر به مادرید، با دوستانش در غرب اروپا تماس گرفت و از آنها خواست پروپوزالش را با شرکتکنندگان در کنفرانس به اشتراک گذاشته و از آن حمایت کنند. این اقدام نادیده گرفتن پروپوزال او در کنفرانس را غیرممکن میکرد.
در کنفرانس مادرید راجع به پروپوزال لمکین بحث شد. گرچه حمایت چندانی از آن به عمل نیامد. طرح پیشنهادی او از دستورکار کنفرانس خارج شد، یعنی هیچ رأیگیریای راجع به آن انجام نشد. لمکین این اقدام آنها را نوعی موفقیت تلقی کرد، بهزعم وی «بله نگفتند، اما درعینحال نتوانستند بگویند نه.»گرچه پروپوزال لمکین هرگز اجرایی نشد، وی دست از مبارزه برای جلبتوجه حقوق و جهان برنداشت.
او در سال ۱۹۳۹ تصمیم سختی پیش رو داشت. آلمان به لهستان حمله کرده و کمی پسازآن روسها نیز از راه رسیده بودند. لمکین که اشغال روسها را طی جنگ جهانی اول تجربه کرده و دربارهی آنچه برای ارامنه و گروههای اقلیت دیگر رخ داده بود، مطالعه کرده بود، تصمیم به ترک لهستان گرفت. کوشید خانوادهاش را هم همراه با خود به ترک کشور ترغیب کند، اما اغلب آنها قادر به دیدن خطری نبودند که پیش رویشان قرار داشت.
او پس از چند هفته سفر دشوار به سوئد رسید. هدف نهایی لمکین رسیدن به ایالاتمتحده بود که با تدریس در دانشگاه دوک در کارولینای شمالی، این هدف را محقق کرد. او پس از چندین سفر با قایق، هواپیما و قطار (در کل بیش از ۲۲۵۳۰ کیلومتر) درنهایت در سال ۱۹۴۱ به کارولینای شمالی رسید.
اولین سمت لمکین در دانشکدهی حقوق دانشگاه دوک دورهام، کارولینای شمالی، استاد حق التدریس حقوق تطبیقی بود. در سال ۱۹۴۲ از سوی هیئت مبارزهی اقتصادی در واشنگتن دی سی دعوت شد تا سمت مشاور ارشد این هیئت را بر عهده بگیرد. لُمکین پذیرفت و در بازهی زمانی بسیار مهمی در تاریخ ایالاتمتحده به واشنگتن رسید. وی آن را فرصتی برای تشویق حکومت ایالاتمتحده برای توجه به جرم نسلکشی تلقی کرد که در آن زمان در آلمان در حال ارتکاب بود. برای حمایت از کارش در خصوص نسلکشی، به رئیسجمهور روزولت نامه نوشت و او را تشویق به اتخاذ عمل کرد. رئیسجمهور پاسخ داد که از این مسئله باخبر است، اما رسیدگی به این امر به صبر و زمان نیاز دارد. این پاسخ برای لمکین قانعکننده نبود و درنهایت تصمیم گرفت که برای انجام کاری واقعی، به چیزی بیش از سیاستمداران متوسل شود .
در آن زمان لمکین کار روی نوشتهای را آغاز کرد که بعدها به اثر بزرگ او بدل شد. در سال ۱۹۴۴ کتاب قاعده محوری در اروپای اشغالی را منتشر کرد – مجلدی بالغبر ۷۰۰ صفحه که به شرح و تحلیل قوانینی میپرداخت که آلمان نازی با توسل به آنها بر قلمروهای اشغالی خود حکمرانی میکرد. فصل ۹ این کتاب به نسلکشی اختصاص داشت. لمکین مجدداً کار قبلی خود در رابطه با این موضوع را تکرار کرد و به نحوهی تولد و وضع این واژه و تعریف اقداماتی پرداخت که ذیل عنوان نسلکشی قرار میگرفت.
لمکین پس از پایان جنگ جهانی دوم، بخش اعظم زندگی خود را در سازمان ملل گذراند و به دنبال قانونی بینالمللی بر ضد جرم نسلکشی بود. وی تا زمان مرگش در ۵۹ سالگی برای تصویب معاهده نسلکشی توسط بیشترین کشورهای ممکن تلاش کرد؛ اما متأسفانه آنقدر زنده نماند تا ببیند کشور پذیرندهاش، یعنی ایالاتمتحده نیز این معاهده را تصویب کرده است. او در گورستان مونت هبرون در کویینز، نیویورک به خاک سپرده شد.
چند سال بعد در سال ۱۹۴۴ قانون محوری در اروپای اشغالی را منتشر کرد و واژهی نسلکشی را برای جهانیان تعریف کرد. وی واژهی یونانی جنوس (به معنای قبیله-نژاد) و واژهی لاتین ساید(به معنای کشتن) را باهم ترکیب کرد تا واژهی جدیدی خلق کند که این عمل قدیمی را توصیف کند: «جرم نابود کردن گروههای ملی، نژادی یا مذهبی.»
[۱] Raphael Lemkin
8 پاسخ
یه عالمه سوال دارم منم برای همین نسل کشی و مجازات و ….
یه عالمه نظر ! ولی نمیدونم چی جوری بنویسم و بگم ؟
یا گفتنم یا دونستم چه فرقی میکنه ؟
فقط میدونم دنیای بی خودی و مسخره ایه
که فقط سیاستمدار حال میکنن
فقط اونایی که قدرت دارن
راحت برای خودشون قانون میسازن دروغ میگن و ….
( نفس و آه عمیق )
❤️❤️😍😍
👍🏼👍🏼
❤️❤️
جان دلمممم…😍😍🧿🧿🧿
عشق ترين… خوبين؟ ايميل نميدم كه حجم پيامهاي نخونده روي اعصابتون راه نره😍😍ولي به يادتونم . خودتون ميدونين…
نگاشي جديد نكشيدين؟😍😍
فدات شم… خوب ميشم زودي😍😍😘😘
یه عالمه شادی و سلامتی براتون آرزو دارم، منتظرم زود خوب بشین و با بوراک برگردین🤩 صبرم هم زیاده، خودتون رو اذیت نکنین، کامل استراحت کنین تا خوب خوب بشین، فقط بدونین که همه منتظر حالِ خوب شما هستیم❤️❤️❤️
مرسي مهربون😍❤️😍😘