دختر پرتقالی، نوشته یوستین گردر، ترجمه مهوش خرمی پور، انتشارات کتابسرای تندیس، راوی آرمان سلطان زاده، ناشر صوتی آوانامه، تاریخ انتشار ۱۳۹۸، مدت زمان ۵ ساعت و ۳۱ دقیقه. قابل دسترسی در طاقچه و کتابراه.
کتابهایی که خواندهام
اعترافات مردی چنان دیوانه که با حیوانات میزیست
اعترافات مردی چنان دیوانه که با حیوانات میزیست؛ نوشته چارلز بوکوفسکی؛ ترجمه شهرزاد لولاچی؛ نشر افق : ۱۳۹۵ من نسخهی صوتی این کتابو از طاقچه
2 پاسخ
خانم دكتر نقد این رمانو میشه بذارید؟ چون من خیلی یوستین گردر رو دوست دارم. ولی خب به نظرم این داستانش خیلی خنک و لوس بود. اصلا مثه دنیای سوفی نبود
سلام بله حتمن. لوس نبود. داستانهای گرودر عمدتا des idees (دِزایده) اند. نباید دنبال اون هیجانهای غالب داستانهای کلیشه ای باشید که گره و هیجان و این لوس بازی ها که خود منم خوشم نمیاد و در عین حال لقلقه زبون همه است باشید، گرودر در قالب داستان میخواد ایده ای رو به مخاطب انتقال بده. آموزش بده. ماجرا داستان دختر پرتقال هم همنیه. کما اینکه به نظرم سعی کرده بود تعلیق داستانی ایجاد کنه و شاید اگر نمیکرد بهتر بود. واسه همین به نظرتون لوس رسیده. به نظرم تلاش کرده بود مسائلی مثل تشرف(به بلوغ رسیدن فرزند بدون پدر) بحث های وجودی و مسائل مرتبط با چرایی تداوم نسل و زاد و ولد رو منتقل کنه. من خوشم میاد چون باز بر خلاف چیزهایی که در شخصیت پردازی توی کلاسها و کتابها آموزش داده میشه که شخصیت های داغون و لمپن بسازیم تا مخاطب احساس همسویی!! کنه با قهرمان داستان، شخصیت های داستانش متعلق به گروه فرهیخته (به معنا واقعی نه ایرانیزه اش) جامعه اند و روابطشون توام با احترام و صداقته که همین هم برای مخاطب یک جور نکته آموزشی داره، نه اینکه مثه شخصیت های داستانهای مثلا براتیگان تیر توی ماتحتش خورده باشه ، آویزون و بدبخت باشه یا حتی چارلز بوکوفسکی و … از هفته آینده قول میدم بیشتر فعال باشم. الان درگیر کامل کردن همین کتاب جرم شناسی روایت پژوهم. مرسی که میخونید و مرسی که هستید. دیروز امیر هم کامنت گذاشته بود. از ایمیلش شناختمش.