داستان دو ولگرد؛ نوشته جیمز جویس
از کتاب دو ولگرد مجموعه داستان چهار داستان کوتاه ترجمه مرضیه خسروی نشر روزگار نو، ۱۳۹۲، ۹۶ صفحه.
از ظن هانیه هژبرالساداتی
- داستان طرح: ماجرای دو تا جوان علاف است که یکی حراف است و دیگری دخترباز و تصویر پایانی داستان بیهودگی ارتباط زنان را با این دسته از مردان نشان میدهد.
- موضوع: روابط اجتماعی
- مضمون: بیهودگی
- شخصیتهای حاضر در داستان:
- لنه هان: همه او را یک زالو میدانستند، حراف قهار، هیچکس نمیدانست منبع درآمد او چیست،
- کورلی: پسر یک بازرس پلیس، سر بزرگ گرد و چرب، خودشیفته، ارتباطات عاطفی و جسمی زیادی با دخترها دارد (تلاش کردم بهجای دخترباز یه چیزی بنویسم 🤣)
- ژانر:
- خبری (میتونه پرسشی هم باشه، خیلی بخوای تحت تأثیر جیمز جویس بودنش جوگیر بشی)
- واقعگرا
- عینی؛ روانشناسی رفتارها
- پایان بسته
- آسان نویس
- داستان با جهان تجربی برابر است
- جامعهشناختی
- زمان: غروب یک روز در ماه آگوست، یکشنبه،
- مکان: تپه میدان روتلند،
- مسئله تأویلی متن: روانشناسی اجتماعی: از منظر فمینیسم هم میشود آن را خواند.
- راوی: سومشخص. دانای کل
- زمانمندی: خطی
- تعبیرهای جالب
- چشمانش را که از لذتی مکارانه میدرخشید، هرازگاهی به چهره همراهیاش میدوخت.
- چهرهاش هنگامیکه امواج احساسات از آن میگذشت، منظری بلازده به خود میگرفت.
- او ولگرد فعالی بود که به انبار بزرگی از داستانها شعرهای بندتنبانی و معماها مجهز بود.
- هیچگونه حساسیتی نسبت به انواع بیادبیها نداشت.
- حرکت آونگ وار بدن تنومندش، دوستش را مجبور کرد تا چند قدم سبک در خیابان بردارد و دوباره به پیادهرو برگردد.
- اندک تمسخر کلامش باعث میشد تا حالت متملقانه کلامش کمرنگتر شود. برای آن که خود را حفظ کرده باشد، عادت داشت تملقهایش را طوری بیان کند که به نظر شوخی برسند.
- کورلی به نرمی زبانش را بر روی لب بالاییاش کشید.
- کورلی انگاری بخواهد حشره سمجی را از خود دور کند سرش را چندین بار به اطراف چرخاند و ابروهایش در هم رفت.
- مایهای از پیروزی در جثهاش گامهای آرامش و صدایی که از چکمههایش برمیخاست، وجود داشت.
- لبخند مورب زن
- پ ن : متاسفانه داستان به واسطه ترجمه نادرست تحریف شده!
- کار بد دیگری که تازگیها بین ناشران و مترجمان عزیز رواج پیدا کرده همین است که از یک مجموعه داستان، چند تایش را برمیدارند با اسامی دیگر و گذاشتن و اسمی دیگر بر کتاب ترجمه میکنند و به بازار میفرستند و اگر خریدار بختبرگشته در دوران قرنطینه همینطور کتابهای مختلف از یک نویسنده را درو کرده و سفارش داده باشد، هی باید لجش در بیاید که چرا مغلوب این کلاهبرداری یقه سفیدی طبقه بهاصطلاح نخبه مملکت شده!! 😐
- چهار داستان در این کتاب از کتاب دوبلینیهای جیمز ترجمه شده:
- “خواهران” داستان دوم کتاب اصلی که تحت عنوان دوبلینی چاپ شده و من فایل پیدیاف نسخه انگلیسی (آموزشی اسپانیش هایی که مایلند کتاب را به انگلیسی مطالعه کنند) را روی کلمه دوبلینیها قرار میدهم.
- “دو ولگرد” که در واقع باید دو علاف یا علافهای تودلبرو، همچنین چیزی ترجمه میشد داستانِ هفتم این کتاب است.
- “پانسیون” که داستان هشتم کتاب اصلی است
- و “تکهای ابر” که داستان نهمِ کتاب اصلی است.
- مترجم و ناشر محترم بدون هیچگونه توضیحی در شناسه کتاب چنان آن را به بازار عرضه کردهاند که انگار کتابی جدا از دوبلینیها باشد. البته من هم مقصر بودم که قبل از اینکه راجع به آثار جیمز جویس تحقیق کافی کنم خریدم. این بلا در آثار دونالد بارتلمی و چند تا نویسنده داستان کوتاه نویس دیگر هم سرم آمده :/
.آخرین دیدگاه