حتی تلاش خدایان هم برای مبارزه با جهالت بی اثر بوده است.
شیلر
حتی تلاش خدایان هم برای مبارزه با جهالت بی اثر بوده است.
شیلر
نحن بحاجةٍ إلى شجاعة الحذف.. حذف التفاصيل، حذف الماضي، حذف الرّسائل، حذف الأصوات، حذف الحنين، وحذف بعض الأشخاصِ أيضاً. ما نیازمندِ شجاعتِ حذفکردن هستیم.. حذف
آزادی ما از سفرکردن هایمان معلوم میشود کسی که دارایی اش را برای سفر خرج میکند در واقع دارد آزادی ذخیره میکند برای روزهای حسرت
آدمها فکر میکنند؛ اگر یک بار دیگر متولد شوند، جور دیگری زندگی میکنند. شاد و خوشبخت و کم اشتباه خواهند بود. فکر میکنند میتوانند همهچیز
… فقط میترسم که فردا بمیرم و هنوز خودم را نشناخته باشم، زیر در طی تجربیات زندگی به این مطلب بر خوردم که چه ورطهی
نمیدانم دارم خاطره مینویسم یا یک داستان تخیلی که زاییدهی ذهنم است و بس؟ تازگی مرز میان خیال و واقعیت را گم میکنم. یک
سیمین پنجساله بود که معلم شد. به برادر کوچکش سینا نقاشی یاد میداد. دستهای کوچک سینا را میگرفت میان انگشتان ظریف خود و مداد را
تا زمانی که از محدودهی بهشت رضا خارج شویم، هیچ حرفی با هم نمیزنیم. خوشم میآید. مثل عمو مجتبی به حرف زدن بیخود عادت
بازی آینهها (۱) «از چهلوپنجسال پیش؟ نوزده؟ دوازده؟ یا پنجسال پیش؟ دقیقا کی؟ چند سال پیش؟ چند سال دیگر؟» از کی فهمید. خودش هم نمیدانست.
.آخرین دیدگاه