اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram

آسمان شب: هرابال

۱۳۹۹-۱۲-۲۵

در سکوت شبانه، سکوت مطلق شبانه، وقتی که حواس انسان آرام گرفته است، روحی جاودان، به زبانی بی‌نام با انسان از چیزهایی، از اندیشه‌هایی سخن می‌گوید که می‌فهمی ولی نمی‌توانی وصف کنی.» این کلمات مرا چنان تکان داد که باز به سراغ سوراخ دودکش دویدم و به آن تکه آسمان پر ستاره‌ی بالای سرم مدتی چشم دوختم.

دسته‌بندی‌ها

.دسته ها

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

شاید این‌ها هم جالب باشد

از کتاب‌ها و از نویسنده‌ها

تولد دوباره؟

آدم‌ها فکر می‌کنند؛ اگر یک بار دیگر متولد شوند، جور دیگری زندگی می‌کنند. شاد و خوشبخت و کم اشتباه خواهند بود. فکر می‌کنند می‌توانند همه‌چیز

ادامه مطلب »
از کتاب‌ها و از نویسنده‌ها

سایه‌ی من!

… فقط می‌ترسم که فردا بمیرم و هنوز خودم را نشناخته باشم، زیر در طی تجربیات زندگی به این مطلب بر خوردم که چه ورطه‌ی

ادامه مطلب »

مطالب تصادفی

از کتاب‌ها و از نویسنده‌ها

دیوانگی هنر

ما در تاریکی زندگی می‌کنیم، آنچه می‌توانیم انجام می‌دهیم، آنچه داریم تقدیم می‌داریم. تردید ما اشتیاق ماست و اشتیاق ما وظیفه ما. باقی، دیوانگی هنر

ادامه مطلب »
از کتاب‌ها و از نویسنده‌ها

ما به رسانه‌ها اتکا می‌کنیم

برشی از داستان «قهرمانان» از کتاب رابرت کندی از غرق شدن نجات یافت و چند داستان دیگر ، ۱۷۳ صفحه دونالد بارتلمی، ترجمه مزدک بلوری، نشر

ادامه مطلب »
صوتی| جنس سرگردان: سایه

صوتی سایه: ۲۶

  قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: عکس کتاب‌های طلایی که سایه توی زیرزمین خونه‌ی قبلیشون پیدا می‌کنه: نمی‌دونم تا حالا این کتابا

ادامه مطلب »
داستان کوتاه

منِ موازی

  هنوز هم هیچ‌کداممان جرئت نداریم راجع به آن حرف بزنیم. هر کس فقط خودش می‌داند توی آن مانیتور چه دیده و دچار چه حس‌هایی

ادامه مطلب »