جرمشناسی فمینیست
«منظورت از جرمشناسِ فمینیست کیست؟» این سوال دانشجو باعث شد لحظه ای تامل کنم؛ اما نه بدین معنی که پاسخی برای آن نداشتم؛ بی تردید
«منظورت از جرمشناسِ فمینیست کیست؟» این سوال دانشجو باعث شد لحظه ای تامل کنم؛ اما نه بدین معنی که پاسخی برای آن نداشتم؛ بی تردید
خب این بچه مون هم رفت در قسمت چاپ شده ها قرار گرفت… این هم لینک صفحه کتاب در نشر میزان (روی تصویر کلیک کنید)
نگارش این کتاب حدود یک دههی پیش آغاز شد. من مدتهای مدید راجع به نسلکشی بهمثابهی یک جرم اندیشیده و به دنبال پاسخ به این
عنوان سرمقالهای در مجلهی تایمز (می، ۲۰۱۰:۱۸) این بود «نروژ، انسانیترین زندان جهان را میسازد». در این مقاله گزارش شده بود «پادشاه نروژ بهطور رسمی
پیشگفتار یک نسل پیش، دویست هزار نفر در زندانهای آمریکا حبس بودند؛ درحالیکه امروز پس از گذشت سی سال، رشد مداوم و بیسابقهی نرخ زندانیان
بالاخره تموم شد: نیم فاصله ها اینجا خوب کار نمیکنه… سخن مترجم شاید بتوان ادعا کرد داستان گویی در جرم شناسی و توجه به زندگینامه
نوشته ویلیام آر پرویت، کتاب الکترونیکی منتشرشده توسط کمپانی پالگریو مک میلیان تحت نظارت اشپرینگر سوئیس. اصل کتاب ۱۹۴ صفحه است. مشتمل بر هفت
اَوی بوکلی[۱] و جاستین کوتزِه[۲] ظهور جنبش زِمیولوژیک[۳] از اواخر دههی ۱۹۹۰ (پمبرتون ۲۰۱۶) نقطه عطفی بود برای پژوهشگرانی که میخواستند فراتر از مرزهای هسته
بخشی از فصل ۵ کتاب :«نژاد مردان بیرنگ باید افزایش یافته و تکثیر شود» به نظرم خیلی جای تامل داره. یکی از فصلهایی بود که
وقتی از وزیرِ کشورِ انگلستان، دیوید بلانکت[۱]، راجع به احتمال حملاتِ خودسرانهی مردمی در واکنش به تصمیم وی مبنی بر آزادی دو نوجوانِ قاتل، بعد
مقدمه رویکرد صلح طلبانه به جرمشناسی، درواقع نگرشی انسانی به جرمشناسی است. این رویکرد در مواجهه با جرم و مجرم، چشم اندازی انسانی، غیرخشونت آمیز
روزنامه گاردین[۱] در یکی از سرمقاله های خود در نوامبر سال ۲۰۰۱[۲] نوشت، رییس کل محکمه استیناف انگلستان، رییس سازمان بازرسی زندانها و مدیر کل