English

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram

چالش مماس را شروع نکرده باختم

۱۴۰۰-۰۶-۱۸

از صبح نشسته‌ام پشت کامپیوتر که «مماس» رو اصلاح کنم… خیلی حال به هم زنه داستان رئال. اصصصصلا حوصله ندارم.

با عرض پوزش از همین چندنفری که خوندید پاکش می‌کنم. یه چیز جدید می‌نویسم…

یه داستان کوتاهی که در واقع طرح یه نولا یا نول بوده رو میخوام بسطش بدم. الان دوست دارم توی یه فضای کاملا تخیلی باشم که واسه تجسم کردنش مجبور نباشم به گنداب خاطرات و خبرهایی که توی سرم هست رجوع کنم، میخوام نگاهمو بندازم روی رقص برگای اقاقیای پشت پنجره و واسه خودم یه دنیای تازه خلق کنم که قوانین خودشو داشته باشه… حتی اگه این دنیا پر از تلخی باشه…

 

دسته‌بندی‌ها

.دسته ها

16 پاسخ

  1. با اینکه خوشم اومده بود از داستانش ولی هر داستانی که خودتونم باهاش حالتون خوبه بنویسید😘😘😘چون اول از همه خودتون مهمید و اینکه با نوشتن اون داستان کیف کنید😍😍😍❤خیلی بعدتر ها هر وقت که دوست داشتید اینو ادامه بدید😉

    1. عزیزم….. آره جونم نمیکشید واقعا… شده بودم مثه بچه مدرسه ای های تنبل که از ترس مامانشون میشینن به تکلیف نوشتن… میخواستم روی خودمو واسه چالش بی مزه ام کم کنم… بعد به خودم گفت دختر جان ( البته گفتم زنیکه ) تو با این وضع سرفه ات معلوم نیست نفس بعدی رو بدی بیرون، بتمرگ سر جات کاری رو بکن که حال میکنی… حالا ده تام داستان نیمه تموم توی فایلهای کامیپویترت باشه .. چی میشه؟

      1. دووووور از جونتون نگید اینوووو دلم میگیره🥺🥺سلامتی و عمر طولانی و به خوشی بدرقه ی راهتون همیشه باشه❤❤❤امیدوارم خیلی زود این سرفه ها تموم بشن و خوب تر از خوب باشید❤❤
        بهترین کار همینه که اونچه رو انجام بدید که ازش لذت می‌برید و حالتون باهاش خوبه👌🏻👌🏻

  2. منم موافقم. برای من مشکل داستان رئال اینه که واقعیت، الان فقط تلخه.
    من وقتی حالم خیلی بد میشه، یه فیلم تخیلی میبینم اگر انیمیشن باشه که خییلی بهتر، موسیقی و تصاویر و موضوعش همیشه جواب میده برام…. کودک درونم خیلی فعاله😄

    1. آره واقعا… این داستانم خیلی خوبه … این جدیده … 😋😋😋مثه خی خی بدون برنامه ریزیه … میخواستم داستان کوتاه «دشتها نام تو را میخوانند» رو بسط بدم یهو بوراک اومد وسط صفحه ورد … و من اصلا نمیدونستم بوراک یعنی چی … یعنی صائقه .. جالبه برام … نمیدونم میخواد چی بشه … خیلی هیجان آوره … دوسش دارم… همیشه کودک درونت فعال باشه … بهترین دوره های زندگی همونه

  3. در ضمن به نظر من این اصلا باخت نیست، اگر باهاش حال نمیکنین همین الان رهاش کنین. مهم تر از همه حال خودتون و حس تونه. ❤️

  4. از خواب هات داستان بنویس ❤️❤️😍😍😍
    یا از کمد لباس هات 😍😍😍😍😍
    هانی جون درخت ها خیلی خوبن با درخت هم بنویس البته یه بار نوشته بودی عالی بود ❤️😍😍😍😍

    من تازگیا نمی‌دونم چرا این قدر به درخت ها علاقه مند شدم انگار واقعنی منو میبینن و باهام حرف میزنن منم باهاشون حرف میزنم

    وقتی پیاده میروم خونه مادرم همین جور که آهنگ های بی کلام ملایم تو گوشمه سرم بالا میگیرم و برگ های درخت ها رو نگاه میکنم یه حس خوبیه

    یه بارم مثل خل ها رفتم چند تا درخت بغل کردم
    انگار اونا هم بغلم کردن ❤️❤️❤️ بهم آرامش خاصی میدن

    یه جوری شدن درخت ها برام انگار تازه پبداشون کردم ❤️

    چقدر حرف زدم 🙌

    1. عزیزمممممممممممممممممم 😍😍😍😍عشق کردم که حرف زدی… اونقدر لجم میگیره وقتی برام این کامنتو میذاری «👍» میخوام بزنم تو دهنت …. یا نود درصد وقتایی که توی تلگرام به جای جواب آره یا نه یا باشه یا درد یا کوفت برام اون استیکرای مزخرف عنتو میفرستی… حرف بزن… بنویس … همیشه … کلمه ها خوبن… تنها دلخوشی این روزام ( البته که سی دی جانم هوای نفس کشیدنه .. بعد اون )

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

شاید این‌ها هم جالب باشد

جنس سرگردان: مُماس

مماس : قسمت اول

  عالم قدرت مجسم نیست ورنه باشدی اندرونی سطح او بیرون عالم را مماس   نیلوفر آه بلندی کشید و به حمید خیره شد، اما

ادامه مطلب »

مطالب تصادفی

نقد

مرگ سقراط

داستان مرگ سقراط نوشته فردریش دورنمات داستان طرح: از عنوان داستان طرح مشهود است؛ روایتی دیگر از مرگ سقراط اشخاص حاضر در داستان: افلاطون :

ادامه مطلب »
کتاب‌هایی که خوانده‌ام

قلاب ماهیگیری پدربزرگ

گائوشینگ جیان، ترجمه امیرحسین اکبری شالچی، نشر روزگار، ۱۳۹۱، ۱۵۲ صفحه. مشتمل بر ده داستان: رفیق گرفتگی عضلات تصادف بیست‌وپنج سال پرستشگاه در پارک مادر

ادامه مطلب »
نقد

مرگ در ونیز

نوشته توماس مان ترجمه حسن نکوروح، تهران: موسسه انتشارات نگاه، ۱۳۷۷ و ۱۵۹ صفحه.   داستان طرح: نویسنده ای هشتاد ساله به نام آشنباخ، در

ادامه مطلب »