صوتی سایه: ۳۰
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: نقاشیبازی… بیشتر تمرین تکنیکهای آبستره کردنه🙈. ببینین میخوام چه بلاهایی سر نقاشیاتون بیارم…😁😁 اینم از نزدیکترش
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: نقاشیبازی… بیشتر تمرین تکنیکهای آبستره کردنه🙈. ببینین میخوام چه بلاهایی سر نقاشیاتون بیارم…😁😁 اینم از نزدیکترش
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: صحنهای که شادی روی سنگ قبر کاوه میرشاهی وامیسته و اسمشو میخونه و قصهی زندگیشو تصور
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن ۱: «انگار» برای اولین بار شادی را میبینم. توی ادیت یا خوندن «انگار»ش کات شده…
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن ۱: یه جا این جمله رو که بولد کردم، جا مونده یا موقع ادیت پاک شده…
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: عکس کتابهای طلایی که سایه توی زیرزمین خونهی قبلیشون پیدا میکنه: نمیدونم تا حالا این کتابا
متن داستان پ ن: واسه مشق کلاس شخصیت پردازی کارتونی و استوری بُرد این داستانو انتخاب کردم. به نظر خودم انگلیسش از فارسیش جذابتره
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: یه جا به جای “سایه بیتربیت” گفتم “ساحل بیتربیت”😋😝 پ ن ۱: پارسال این موقع، قرار
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: اولین جلسه خلق شخصیتهای کارتونی … یه کلاس آنلاینه با بوچ هارتمن که خیلی دوسش دارم.
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: این هم دو تا عکس مزار رابعه بلخی: لینک قصهی رابعه و عشقش از زبان
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: چه کم شد😋😁. نمیشد جای دیگه قطعش کنم. بعدش این قسمتش باز دیگه تعلیق نداشت
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی یه جا عید توی روز اول “عید” جا افتاد. وقتی ادیت میکردم دیگه ساعت شیش و نیم