صوتی سایه: ۱۹
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: این هم کادوی عقب افتادهی تولد اقبال که بیست و سه آذر بود و من نتونستم
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: این هم کادوی عقب افتادهی تولد اقبال که بیست و سه آذر بود و من نتونستم
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: امروز هم از اون روزهای پر ماجرا بود… نمیدونم توی بکگراند، صدای ماشین گودبرداری رو
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: چهرهی آسونی بود. از همین زاویهی کج با موبایلی که گوشهی اتاق به شارژه هم میتونم
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: هنوز از اون ویدیوی برف دیروز فرصت نکردم بیشتر روش کار کنم… با خودم
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن۱ : به جای سوگل گفتم لیلا. لیلا زن سوم مجتبی است و سوگل زن اولش. پ
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش … بیرون باید کشید از این ورطه رخت
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: صدای کلاغا رو حذف نکردم… اینو دیگه باید بشنوین… اونجایی که عمو مجتبی میپرسه کوکو شیرین
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: دوباره دچار پوچی بدی شدهم… شاید فاصله گرفتن از مطالعه و نقاشی و پیانو داره در
قسمت قبلی متن داستان قسمت بعدی پ ن: دیگه با صدای گرفته رکورد کردم 😁 ببخشید که قراره گوشاتون خون بیاد. ولی نمیخواستم