زمینه جرم شناسی، تالیف رضا نوربها، انتشارات گنج دانش، چاپ سوم ۱۳۸۳، ۲۴۵ صفحه.
این کتاب شاید دیگر خواندنی نباشد. اساسا جرم شناسی یکی از آن رشته هایی است که باید مدام به روز شوی و پژوهش های جدید را بخوانی. نظریه های جرم و مجازات با سرعتی عجیب در حال بازنگری شدن است، تا جایی که وقتی سال ۲۰۱۶ من با جان برایث ویت راجع به نظریه های فساد و یقه سفیدها حرف میزدم؛ به من گفت «مطالعاتت قدیمی و حداقل مال ده سال پیش است؛ حتما اطلاعاتت را به روز کن». در حالی که من بین اساتید خودمان خیلی هم به روز محسوب میشدم خیر سرم که کتابهای سال ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ را قبل از اینکه به فارسی ترجمه شود،میخواندم.
شاید یکی از شرم آورترین لحظه های زندگی ام بود که در عین حال مرا به آگاهی بسیار خوبی رساند. در پژوهش وقتی از تازه و متاخر بودن منابع حرف میزنیم منظورمان منابع همان سال و سال قبل از آن است. اما من تا آن زمان به خودم مفتخر بودم که حداقل نمیروم سر کلاس به دانشجوها بگویم کسی که مرتکب قتل عمد میشود حتما تخم حرام دارد: وات د فاز؟؟؟؟ و این آدم پیشکسوتی است که احتمالا منابعی که میخواند و تدریس میکند مال دوران پوزتویستهای هیتلری است. جان به من همین آگاهی را داد که خودم هم فرقی با آن استاد که توی دلم به ریشش میخندیدم، ندارم. بگذریم.
راجع به این کتاب میگفتم. شاید کتابش دیگر خواندنی نباشد، اما بهانه ای است تا یادش را گرامی بداریم. دکتر نوربها یکی از معدود حقوقدانهایی است که من عاشقانه دوستش داشتم. یادش گرامی. بهمن سال ۱۳۸۹ فوت کرد و شبی که خبرش را در وایبرِ خدابیامرز خواندم به خوبی به یاد دارم. صبح ساعت چهار صبح پرواز داشتم تهران. استاد با احساس و انسانی بود و بر خلاف بسیاری از ما حقوقدانهای پر از نخوت افتاده و متواضع بود.
مقاله سیاست جنایی سرگردانش را خیلی دوست دارم.
.آخرین دیدگاه