اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram

دختربچه

۱۴۰۰-۰۳-۰۷

داخلی اتاق خواب روز

دختربچه‌ای حدوداً هشت‌ساله توی تخت دراز کشیده. نور آفتاب روی صورتش می‌تابد. چشم‌هایش را باز می‌کند و به سقف نگاه می‌کند.

خارجی- لب ساحل- روز

دختربچه از روی تپه یا صخره‌ای به‌گونه‌ای نامطمئن که هرلحظه انتظار زمین خوردنش می‌رود، پایین می‌رود و به‌طرف دریا می‌دود. دریا موج چندانی ندارد و آرام است. نور خورشید روی دریا می‌تابد. دختربچه لباس‌هایش را درمی‌آورد. زیر لباس‌ها، مایو به تن دارد. مایوی سیاه که برای سن بچه بزرگ به نظر می‌رسد. به اطراف و پشت سرش نگاه می‌کند و می‌دود توی آب. هی جلوتر و جلوتر می‌رود. آب تا لب گردنش بالا می‌آید. اسیر موج می‌شود. یکی دو بار سرش را از آب بیرون می‌آورد و ناگهان شروع به دست‌وپا زدن می‌کند. انگار زیرآب با چیزی درگیری دارد. بعد از چند بار تقلا خود را از چنگ هر چیزی که زیرآب هست رها می‌کند و به‌طرف ساحل شنا می‌کند؛ اما پشت سرش ردی از خون توی آب به چشم می‌خورد.

داخلی- اتاق‌خواب – روز

دختربچه توی تخت دراز کشیده. نور آفتاب روی صورتش تابیده. چشم‌هایش باز است و به سقف نگاه می‌کند.

خارجی- توی شهربازی خلوت- روز

دختربچه تنهاست. با نگرانی به اطرافش نگاه می‌کند. روی تاب می‌نشیند و تاب می‌خورد. بعد می‌دود و به‌گونه‌ای نامطمئن و خطرناک از پله‌های سرسره بالا می‌رود. سر می‌خورد. سرسره را می‌خواهد برعکس بالا برود. چند بار تلاش می‌کند. محکم می‌خورد زمین و زانو و چانه‌اش به سرسره می‌خورد. دردش می‌گیرد. با زانوهای جمع کرده پایین سرسره می‌نشیند. با یک دست چانه‌اش را می‌مالد با دست دیگر زانویش را. از جایش بلند می‌شود و توی شهربازی این‌طرف و آن‌طرف می‌دود. چشمش به تابلوی تونل وحشت می‌افتد.

داخلی- تونل وحشت- روز

دختربچه آرام‌آرام توی تونل راه می‌رود. این‌طرف و آن‌طرف را نگاه می‌کند. عروسکی چیزی از جا می‌پرد. دختربچه نمی‌ترسد و زبانش را درمی‌آورد. صدایی از پشت سر می‌آید. دختربچه نگاه عاقل اندر سفیهی به صدای پشت سرش می‌اندازد. جلوتر می‌رود. ناگهان می‌افتد توی یک چاه آب. دست‌وپا می‌زند. تقلا می‌کند. دوباره گویی با چیزی توی آب درگیر باشد، تقلا می‌کند، خودش را که بیرون می‌کشد انگار پا ندارد.

 داخلی- اتاق‌خواب – روز

دختربچه توی تخت دراز کشیده. نور آفتاب روی صورتش تابیده. چشم‌هایش باز است و به سقف نگاه می‌کند.

خارجی- پارک جنگلی- روز

دختربچه لب پرتگاهی ایستاده و با حرکات خطرناک با یک بادکنک بازی می‌کند. صدای باز شدن در اتاق شنیده می‌شود.

 داخلی- اتاق‌خواب – روز

سر دختربچه‌ای که در تخت خوابیده به‌طرف در اتاقش برمی‌گردد. زنی با لبخند درحالی‌که دارد ویلچری را به درون اتاق می‌آورد، وارد اتاق می‌شود.

دسته‌بندی‌ها

.دسته ها

12 پاسخ

  1. عزیزمممممم🥺🥺🥺جالب بودددد به نظرم طوری نوشتین که میتونه برداشت های متفاوت از دید های متفاوت کسایی که میخونن (یا بعدا اگه تبدیل به فیلم هم بشه کسایی که ببینن) ایجاد کنه و این خیلی جالب ترش میکنه 👌🏻👌🏻😻😻

      1. من این برداشتو داشتم که این دختر، پا نداره (آخرش در اتاق باز میشه و یکی با ویلچر میاد داخل) و دو تا تصور داشتم که یا قبلا پا داشته و پاهاشو تو یه حادثه از دست داده یا هم کلا از بچگی مثلا حتی قبل اینکه عقلش برسه پاهاش نقص داشتن و قطع شده ، واسه همین هم هی تو تصوراتش یا کابوس ها و خواب هاش صحنه هایی رو میبینه که تو یه موقعیت خطرناکی قرار داره که ته همشون پاهاشو از دست میده، لب پرتگاهه مثلا که داره بازی میکنه و باد میاد و قراره پرت بشه پاهاشو از دست بده یا توی تونل وحشت میره و اتفاقاتی میفته که تهش باز قراره پاهاشو از دست بده یا میره تو آب و یه موجودی تو آب هست که پاهاشو میگیره و پاهاشو از دست میده…

  2. خیلی جالب بود ❤️❤️❤️
    مثل فیلم کوتاه 📚📚📚
    اون قسمت های که بیرون( خارجی) چیزایی که اتفاق افتاده برای دختر ؟ و توی قسمت های داخلی داره بهشون فک می‌کنه ؟

    یا می‌تونه یه دختر بیمار با یه دختر سالم مقایسه میشه
    درست برداشت کردم 🙈

  3. جالب بود برام، ولی برای اینکه به عمق ماجرا پی ببری باید خودتو به جایه دختر قرار بدی؛ برداشت من دختری که ناتوانی جسمی داره واین قضایا بالا حاصل تخیلات اوست.
    این نظر منه!
    میتونستین چاشنی امید رودراین ماجرا بیشتر کنین.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

شاید این‌ها هم جالب باشد

فیلمنامه

چه کسی عروسی مرا بر هم میزند؟

این هم اولین فیلمنامه عمرم… هنوز استادم ندیده غلط گیری کنه ۱٫        کوچه-خارجی- شب تصویر با کوچه‌ای در پایین‌شهر آغاز می‌شود. مرد ۳۶ ساله‌ای با

ادامه مطلب »

مطالب تصادفی

در باب نقد

چیستی نقد

نقد در لغت تمیز دادن خوب از بد و بهین چیزی برگزیدن است. نقد ادبی تاثیر واقعی آثار هنری را توجیه میکند و خط سیر

ادامه مطلب »
چگونه مقاله بنویسم؟

قدم سوم: شناخت چکیده

    باید به خاطر داشت که سه جزء اصلی هر پژوهشی را (اعم از مقاله، پایان نامه یا رساله) پس از اتمام پژوهش می‌نویسیم:

ادامه مطلب »
جنس سرگردان: خی خی

خی خی: فرشته آرزوها (قسمت سوم)

صفیه و زینب توی آشپزخانه مشغول تهیه مقدمات شام بودند. زینب پای گاز ایستاده بود و به صفیه دستور می‌داد. بادنجان‌های کبابی شده را دوباره

ادامه مطلب »
کتاب‌هایی که خوانده‌ام

آوای لطیف اهریمن

نادین گوردیمر، آوای لطیف اهریمن، ترجمه فاطمه پور جعفری، انتشارات بوتیمار، ۱۳۹۳، ۱۰۶ صفحه.     مشتمل بر یازده داستان کوتاه طلسم ادای احترام یکی

ادامه مطلب »